ارسال مبحث جديد پاسخ به مبحث  [ 10 پست ] 
نويسنده پيغام
 موضوع پست: دلنوشته ها و خاطرات جلالی فصل 3
پستارسال شده در: يکشنبه 18 دی 1401, 3:18 pm 
مدیر مالی سایت
مدیر مالی سایت
نماد کاربر
آفلاين
تاريخ عضويت:شنبه 22 تیر 1392, 9:11 am
پست ها :
772 پست
محل سکونت:
تهران
تشکر کرده اید:
1970 مرتبه
تشکر شده:
3518 مرتبه در 773 پست ها

محل تولد: میلاجرد

میلاجرد وطن خانه اول آخرم

گاهی درفکرتو گاهی هم غافلم

بریوسف گرجی ارمنی شهرشدن ما دستورشد

درعوض .ما.سلطان آباد.عراق اراک.شهر. شد

به امید خدا آینده شهر ما بهتر باشد

 باهمدلی احترام پیشرفت آغاز باشد

ای بردار.ای اقایان و خواهر محترم

اهل شهر براصل وظیفه باهم باشیم

گرباهم مهربانی و بامحبت باشیم

چون شهرهای دیگر همآهنگ باشیم

درپیگیری امور شهر چون. بردار.باشیم

در مکانهای دیگر مردم شهر  اندک بودن

آما باهم اهل شهر همدل همآهنگ بودن

.صدا.کردن همدیگر نام.اقا.خانم.برزبان دارن

هیچوقت بی.حرمتی درمیان مردم خود ندارن

ای جلالی آخرعمری فقط حرف بی ربط نگو

نسل آینده بیدار هست.بردار. غیراین نگو

در این زمان نسل جدید هوشیار هست

اختلاف در داخل شهر خود بیزارهست


جلالی میلاجرد


ای شهر من ای میلاجرد شهر خاموش

چهل بهارهست نام شهرک آید برگوش

شهرک امید نسل جوان بی کار  هست

ازبابت کار شهرهای دیگر روان هست

 مردم خوب شهر همتی بهرجوان نگهدار

اجازه شهرک بده مباش چو مردم آزار

جوان ناموس ماآواره بدنبال ‌کار هست

برسیماجوان گرد ناامیدی نشسته هست


جلالی میلاجرد


چشم باز نگاه کن ای جلالی در عصر جدید

بعدچهل سال تابلو صنعتی میلاجرد رسید

فدای همت دلسوزی گرامی فرماندار

ناحیه صنعتی زدست او هست آثار

بلکه خیر برکت عمومی باشد حاصل کار

گشایش کارباشد بلکه بهر جوانان بی کار


جلالی میلاجرد


مدتی زیادی بیرون زمیلاجرد بودم

گویی گم شده ای بی ساحل بودم

تا پایم به شهر میلاجرد رسید

آرامش بر  وجودم بر دل رسید

جلالی هنگام آخر کار روزگار

مردم با غیرت همت این دیار

صف به صف کنار جنازه تو همه هستند

بدون اختلاف چو برادر باهم پیوستند

فرق ندارد تو آشنا باشی یا مرد غریب

نگاه چقدر مردم هستند سرقبر غریب


جلالی میلاجرد


گرچه چشمم اکثر نقاط وطن را دیده

دلم درجای مکانی دیگری بند نبوده

فقط چون اسیری درشهر خود نشسته

گر چه وجودم ناتوان پاک پاک خسته

آما با جان دلم به وطن مادری  رسیده

ای میلاجرد من ما افراد زهم بریده

جوان تو همه بیکار هست رنج دیده

ای میلاجرد از مردم بی وحدت افراد

چه گویم زدست مردمت فریاد فریاد

جلالی در زبان سکوت کن فریاد بی فریاد


جلالی میلاجرد


لحظه گذر عمر چوآفتاب روشن هست مرا


بنده درغفلت بودم بیداربودنت آرزوست مرا


_________________

ديروز دنبال گمنامي بوديم و امروز مواظبيم ناممان گم نشود...
آنجا(جبهه)بوي ايمان ميداد و اين جا ايمانمان بو مي دهد..
الهي : نصيرمان باش، تا بصير گرديم .
بصيرمان كن تا از مسير برنگرديم و آزادمان كن تا اسير نگرديم.
سردارشهيد شوشتري


آخرين ويرايش توسط jalali on سه شنبه 27 دی 1401, 2:41 pm, ويرايش شده در 2.

بالا
 مشخصات ارسال پيغام خصوصي E-mail  
کاربران زیر از شما کاربر محترم jalali به خاطر این پست تشکر کرده اند
atabaki (سه شنبه 20 دی 1401, 5:08 am), akbarabadi (دوشنبه 28 فروردین 1402, 6:35 am)
 موضوع پست: Re: دلنوشته ها و خاطرات جلالی 3
پستارسال شده در: يکشنبه 18 دی 1401, 3:20 pm 
مدیر مالی سایت
مدیر مالی سایت
نماد کاربر
آفلاين
تاريخ عضويت:شنبه 22 تیر 1392, 9:11 am
پست ها :
772 پست
محل سکونت:
تهران
تشکر کرده اید:
1970 مرتبه
تشکر شده:
3518 مرتبه در 773 پست ها

محل تولد: میلاجرد

گاهی روز گار باروز های جور واجور

گاهی شادی گاهی ظلم جورناجور

گاهی بودن باعزیزان بزرگان در کنار

گاهی درتنهایی بودن مطلق بد جور

گاهی زندگی چون جاده  هست هموار

گاهی پر پیج خم دست انداز ناجور

گاهی جلالی گویدسخن کلام بی شمار

گاهی هم بی زبانی بی نهایت.منتظر


**********


تمام فکر وجودم هست یاد دوست

تمام ایام فقط یاد اوغوغا اوست

ذهن فکرم بااو درحال گفتگوست

خوش بود روزگارم ازپیام دوست

عکس دوست جلو چشمم هست هست

یاد او مرا در زندگی  امیدواری هست


جلالی میلاجرد


این روزگار درحال گذر  هست

ازما آثار خوب یا بد اثرهست

خوبی بدی همراه من تو  هست

نام خوب بد غیرآن بی ثمراست

هنگام رفتن دستمان خالی ازسیم زر هست

چندصباحی دیگری نامی زما نیست بی اثرست


جلالی میلاجرد


گاهی روز گار باروز های جور واجور

گاهی شادی گاهی ظلم جورناجور

گاهی بودن باعزیزان بزرگان در کنار

گاهی درتنهایی بودن مطلق بد جور

گاهی زندگی چون جاده هست هموار

گاهی پر پیج خم دست انداز ناجور


جلالی میلاجرد


زمان دردناک زمانی ایامی هست اون زمان

که از.اولاد.برادر عمو دیگر اقوام. جداشدن

دوستان چون آفتاب روشن درفکر ماهست

هیچ وقت غافل ز دوستان نبودم تاجان هست

دوستان ما دریادمان هست تازنده هستم

به زبان نه آمد این کلام افسون که نیستم


جلالی میلاجرد


ای مردمان بزرگ ای سخت کوش

وقت بیداری هست داری گوش

بااختلاف شهر ازدست رفت

تمام حق مان یک سر رفت

هر زبانی که ازاو اختلاف آید بیرون

دوست نیست آن زبان شهر فروشه.اون


_________________

ديروز دنبال گمنامي بوديم و امروز مواظبيم ناممان گم نشود...
آنجا(جبهه)بوي ايمان ميداد و اين جا ايمانمان بو مي دهد..
الهي : نصيرمان باش، تا بصير گرديم .
بصيرمان كن تا از مسير برنگرديم و آزادمان كن تا اسير نگرديم.
سردارشهيد شوشتري


در کل 1 بار ویرایش شده. اخرین ویرایش توسط jalali در سه شنبه 27 دی 1401, 2:42 pm .

بالا
 مشخصات ارسال پيغام خصوصي E-mail  
کاربران زیر از شما کاربر محترم jalali به خاطر این پست تشکر کرده اند
atabaki (سه شنبه 20 دی 1401, 5:08 am), akbarabadi (دوشنبه 28 فروردین 1402, 6:35 am)
 موضوع پست: Re: دلنوشته ها و خاطرات جلالی 3
پستارسال شده در: سه شنبه 20 دی 1401, 5:07 am 
مدیر مالی سایت
مدیر مالی سایت
نماد کاربر
آفلاين
تاريخ عضويت:شنبه 22 تیر 1392, 9:11 am
پست ها :
772 پست
محل سکونت:
تهران
تشکر کرده اید:
1970 مرتبه
تشکر شده:
3518 مرتبه در 773 پست ها

محل تولد: میلاجرد

هروقت خبری ازدوست رسید

وقت سر خوشی شادی رسید

خدایادوستانرا سلامتی دایم.رسید

بلکه سرخوشی دایم برماهم رسید

ای چرخ فلک مارا باخودت مگردان

ازآخر خط زندگی مارا هم نه ترسان




جلالی میلاجرد




زمین زمان از هزار چهارصد گذشت

زمین بارش ندیدخشک سالی گذشت

بالای سرما ابر زیادی آمد پدید

اندکی بارانی فقط بهرما رسید

آب کم شد این مایه زندگی حیات

مصرف کم شوددوباره آیدحیات

گرامی دیگر زمان غرق آب نیست

آب باران کم شد دیگر آب نیست

گرامی کشاورزی فکر نو بیار

چون نوع قطره زمینی بی کار




جلالی میلاجرد




خدا ناظر برامور حال احوال ما

چگونه هست حال احوال شما

همان آید سوی ما همانی که هستیم

چیدیم همان محصولی که کاشتیم




جلالی میلاجرد




ای روزگار با غم شادی شیرین

کجا رفتن همه دوستان دیرین

روزگاران تمام زمانه گذشت بهرما

چه خوب چه بد گذشت وقت ما

هفتاد پنج بهار از دیدها روان گشته

آشکارنهان گذشت رفتن عیان گشته

جلالی روزگار مردم حال تمام شده هست

نسل دیگری جای ما.در روزگار شده هست

روز گار بهتری در دیده نسل آینده هست

تمام شد براو روزگار آنکه چشم خود بست

لحظه لحظه درحال آمدن هست عصر جدید

 قدیمی ها رفتن روزگارفعلی بدیده اونا نرسید




جلالی میلاجرد




خدا لحظه لحظه بر ما ناظر هست

کارخیری شد خیر آنهم حاضر هست

ای عزیزان نگران باشید از چوب خدا

گر چوب خدا آمد نتوان شد ازاو رها

عمل ما هرچه هست اوهست همراه ما

چون جان سخت خود نمی باشد ازما جدا




جلالی میلاجرد




ای خدای ازل صاحب حاکم حم حکمت

 امر توهست آب آتش آفتاب بادنورت

انسان هست هم اسیر هم گرفتار

نمی داند گره گشا هست پی اسرار

گر امری زحکمت سوی تو نه باشد

گشایش درامور روزگار ماهم نه باشد

جلالت توانایی بی نهایت بی شماریی

در قدرت عدالت  بی همتایی بی انتهایی




جلالی میلاجرد




زمانی گل بلبل بودن همه درکنار هم

الان دیگر  در داستانی ها بودن باهم

دیگر حال خشک سالی آمد پدید

هیچکس گل بلبل را با هم  ندید

خدایا دیگر مکانهای دنیا پرآب شد

بهر ما هم گرد خاک  شن توفان شد

خدایا اگر اهل.کفر.روزی فراوان میده

ما را هم جزو اهل .کفر.بدان روزی بده




جلالی میلاجرد




رفتن فراموش شدن

خیلی بهتر است  تا

ماندن بی ارزش شدن




جلالی میلاجرد




ای زمستان سرد سرما

برف باران هم بده برما

ماهم اهل این آب خاکم

زمین ماخشک در پی آبم




جلالی میلاجرد




ای دوستان گل من اهل شهرمون با خرد

کدام شهر؟ با اختلاف کار پیش می برد

زمان روزگار زمانه وحدت همدلی هست

وحدتی.درمیان نه باشد وضع پس هست




جلالی میلاجرد




تمام فکر وجودم هست یاد دوست

تمام ایام فقط یاد اوغوغا اوست

ذهن فکرم بااو درحال گفتگوست

خوش بود روزگارم ازپیام دوست

عکس دوست جلو چشمم هست هست

یاد او مرا در زندگی  امیدواری هست




جلالی میلاجرد




ما  فقط  یک نوبت حق  زندگی داریم

دیگر زندگی به فرمول فعلی وجودندارد

درظاهر کار آینگونه هست

حالا انتخاب خوب بودن  یابد  بودن

باخود ما هست

توی طول این زندگی چه عملی چه آثاری

از ماباقی خواهد ماند

الله اعلم




جلالی میلاجرد




هیچ چیز توی این دنیا دائمی نیست

نه حال بد نه روزای بد

نه حال خوب نه روزای خوب



_________________

ديروز دنبال گمنامي بوديم و امروز مواظبيم ناممان گم نشود...
آنجا(جبهه)بوي ايمان ميداد و اين جا ايمانمان بو مي دهد..
الهي : نصيرمان باش، تا بصير گرديم .
بصيرمان كن تا از مسير برنگرديم و آزادمان كن تا اسير نگرديم.
سردارشهيد شوشتري


بالا
 مشخصات ارسال پيغام خصوصي E-mail  
کاربران زیر از شما کاربر محترم jalali به خاطر این پست تشکر کرده اند
atabaki (سه شنبه 20 دی 1401, 5:08 am), akbarabadi (دوشنبه 28 فروردین 1402, 6:35 am)
 موضوع پست: Re: دلنوشته ها و خاطرات جلالی 3
پستارسال شده در: شنبه 20 اسفند 1401, 11:22 am 
مدیر مالی سایت
مدیر مالی سایت
نماد کاربر
آفلاين
تاريخ عضويت:شنبه 22 تیر 1392, 9:11 am
پست ها :
772 پست
محل سکونت:
تهران
تشکر کرده اید:
1970 مرتبه
تشکر شده:
3518 مرتبه در 773 پست ها

محل تولد: میلاجرد

نامه ای به تاریخ
نامه ای به میلاجرد
نامه ای به مرده گان میلاجرد
نامه ای به...۱۲...سال میلاجرد که هیچ کارعمرانی دولتی برای میلاجرد به سرانجام نرسیده
بازارچه صنعتی که زمان...میوه...فرماندار
خبرافتتاح آن خرداد۱۳۹۵بود خبرآن توی خالی ازآب درآمد
یک میلیارد تومان بودجه که مربوط به بازارچه بود تبدیل به لوله شد که آخرش معلوم ن شد لوله ها سر زمین چه شد؟

ساختمان اداری میلاجرد مربوط به سال۱۳۹۴ به سرانجام نرسید

بودجه آن بتوسط فرماندار... فایض پور...درچند نوبت به مکانی دیگر درکمیجان خرج شد

یک زمانی نداشتند ...سندرسمی... بهانه شد بودجه میلاجرد... هاپولی...شد

یک زمانی هم اختلاف کذایی باعث شد بودجه رانگرفتن

ناحیه صنعتی شهداء میلاجرد این بارهم درپرده از ابهام

ازدست رفتن کشاورزی گلخانه ای میلاجرد

زمین چمن هم در جهت بیم امید هست

مگر مردم ساکن میلاجرد جزو مردم ایران نیستند؟

مگر مردم میلاجرد حق زندگی حق بودجه عمرانی عمومی ندارن؟

باتوجه به داشتند جاده چهارطرفه شمال جنوب شرق غرب
راضی بودن مردم راهجرد عبدالرحیم جزو میلاجرد شدن

بهترین حرکت مردم میلاجرد جداشدن ازکمیجان
وگرفتند و داشتند فرمانداری ویژه  این یعنی بدست آوردن استقلال ازدست رفته خود که درچندسال به یغما رفته

ای نوجوانان آینده میلاجرد به سه جهت باهم باشید
اولی وحدت عمومی
دومی پیگیری عمومی...سند...ازدست رفته

سوم پیگیری عمومی برای استقلال میلاجرد

همه این حرفها باخواستند بدست میآد به امیدخدای مهربان

سیاست کلی... کمیجان...ازمیلاجرد برده ونوچه می خواهد
نه یک شهر...آباد...


_________________

ديروز دنبال گمنامي بوديم و امروز مواظبيم ناممان گم نشود...
آنجا(جبهه)بوي ايمان ميداد و اين جا ايمانمان بو مي دهد..
الهي : نصيرمان باش، تا بصير گرديم .
بصيرمان كن تا از مسير برنگرديم و آزادمان كن تا اسير نگرديم.
سردارشهيد شوشتري


بالا
 مشخصات ارسال پيغام خصوصي E-mail  
کاربران زیر از شما کاربر محترم jalali به خاطر این پست تشکر کرده اند
atabaki (شنبه 20 اسفند 1401, 12:18 pm), akbarabadi (دوشنبه 28 فروردین 1402, 6:35 am)
 موضوع پست: Re: دلنوشته ها و خاطرات جلالی 3
پستارسال شده در: شنبه 20 اسفند 1401, 11:27 am 
مدیر مالی سایت
مدیر مالی سایت
نماد کاربر
آفلاين
تاريخ عضويت:شنبه 22 تیر 1392, 9:11 am
پست ها :
772 پست
محل سکونت:
تهران
تشکر کرده اید:
1970 مرتبه
تشکر شده:
3518 مرتبه در 773 پست ها

محل تولد: میلاجرد

آگاه به اسرار آشکارنهان روزگار چگونه می گذرد؟

از عمرمان ما که گذشت زمانه هم  بد می گذرد

همه وقت درحال نگران وضع که بدمی گذرد

هیچ امور باب میل نیست که این سان می گذرد


جلالی میلاجرد


ای خدای ما صاحب کل هستی

بی.تو انسان فقط  تهی دستی

هرآنچه داده ای بهرما خیر هست

گرچه درد هست شادی.نوش مستی

هربنده ای که نام تو ندارد مرده ست

گرچه بیدارباشد یا خواب مرده پرستی


جلالی میلاجرد


اندک اندک روز محشر می رسد

زندگی خوب بد پایان می رسد

کار نیک بد دردستان مانمایان می شود

روسیاهی روسفیدی باماهمراه می شود

روح سرگردان هست خجل ازدست خود

دیگر نمیآید دوباره وقت جبران ننگ خود

روح سرگردان هست نمی دانم چرا

درنهایت چگونه باشد؟وضع راه ما

هیچ کس بعد از مرگ ما ندارد خبر

هر بنده ای فقط یک گونه دارد نظر


جلالی میلاجرد


شورا شهردار و  امام جمعه محترم

صبورکاردان منطقه فرماندارمحترم

جمع همه جلسه اداری استان مرکزی ما

به امضاءرسیده دادن سندرسمی برشهرما

امضاءاستاندارمحترم رئیس عدلیه محترم بهرما

بعدعمری منتظر،و پیگیری آمدبدست حق ما

تشکرقدردانی همه پیگیرشدن اهل شهرما

 انانکه وکیل و قاضی محترم بودن برقانون آشنا


جلالی میلاجرد


فصل سردسرما درحال گذر

 آمدن بهار چشم دل منتظر

عبادت ماه رمضان تا عیدفطر

باشد در دست مردم سند معتبر


جلالی میلاجرد


ما درشهری هستیم نمی دانیم

کاری درست می شود ؟یانمی شود؟
آیا راه می افتد؟ یاراه نمی افتد؟

شهر من پرازدغدغده پراز اضطراب

همه ازهم بی خبرجوان درمنجعلاب

جوانان سرگردان درپی یک لقمه نان

یا درپی‌‌‌ کارن یا سرگرم شدن ویران

جوان نا امیدهست خود را به دار

ندارد جوان آینده روشن بود بی قرار



جلالی میلاجرد


دنیا درجنگ جدل ازمهر محبت بی اثر

آدمی زدست رفتار خود جسم اودرخطر

مروت انصاف نوع دوستی آدمی ناپدار

منافع آدمی همدیگررا گویی درحال شکار

هیچ نبوده اخلاق زشت ز آدمی انتظار

آدمی به ظاهر ترقی پیشرفت دارد دیگر

آما زاخلاق آدمی فاصله زیادی دارد دیگر


جلالی میلاجرد


می گذرفصل سرما

می آید هوای گرما

بهارآید دوستان صحراشود چون گلستان

روشن چشم دل همه دوستان به باغ بستان

ماهم برتوکل خدایم امیدواریم دوستان

بهارشود پرآب .دشتها زگندم کشاورز خندان

ازاول دنیا هست بهاران و گلستان بی شمار

 آدمی بی شمار هست پایدارهست بی شمار

گذر روزگاران عادی از ما نام نشان نه باشد

روزگاران زآدمی هیچ وقت تهی نه باشد

جلالی کمتر سخن گو دنیا برقرار هست

 پربودن بنی آدمی دردنیا اعجازخدا هست


جلالی میلاجرد


دوران بقا چوباد صحرا بگذشت



تلخی خوشی زشت زیبابگذشت



درچشم اهل دنیا یکی از ماکم



درجمع اهل معرفت هزاران کم


جلالی میلاجرد


غرب وحشی شرق درکجا؟

وضع ال رسول افتضاء

همه رودررو جنگ جنگ

همه آماده در پیکارجنگ

ال رسول صدپاره شد

امت رسول آواره شد

روسیه دغل کار

امریکا حیله گر

آرامش ندارد نوع بشر

زحیله این دو نابکار

هرروز هزاران کشته برقرار

انسان گم شد درعصر جدید

هیچ وقت آرامش درخود ندید


_________________

ديروز دنبال گمنامي بوديم و امروز مواظبيم ناممان گم نشود...
آنجا(جبهه)بوي ايمان ميداد و اين جا ايمانمان بو مي دهد..
الهي : نصيرمان باش، تا بصير گرديم .
بصيرمان كن تا از مسير برنگرديم و آزادمان كن تا اسير نگرديم.
سردارشهيد شوشتري


بالا
 مشخصات ارسال پيغام خصوصي E-mail  
کاربران زیر از شما کاربر محترم jalali به خاطر این پست تشکر کرده اند
atabaki (شنبه 20 اسفند 1401, 12:18 pm), akbarabadi (دوشنبه 28 فروردین 1402, 6:35 am)
 موضوع پست: Re: دلنوشته ها و خاطرات جلالی 3
پستارسال شده در: شنبه 20 اسفند 1401, 11:29 am 
مدیر مالی سایت
مدیر مالی سایت
نماد کاربر
آفلاين
تاريخ عضويت:شنبه 22 تیر 1392, 9:11 am
پست ها :
772 پست
محل سکونت:
تهران
تشکر کرده اید:
1970 مرتبه
تشکر شده:
3518 مرتبه در 773 پست ها

محل تولد: میلاجرد

زمانی باهمکاران دوستان دربانگ محترم صادرات  بودیم هزارهفتصدنفرخدمات برق تاسیسات

هر روز درتلاش کارجنب جوش

شادخندان بودیم درحال تلاش

بعدازسی سال پایان کار ما رسد

وقت جدایی همکاران آمد پدید

هرکدام رفتن بسوی زندگی شهر خود

بی خبر ازهم گاهی خبرهم می رسد

گویا آخر کار تنهابودن هست

این روال کار روزگار زندگیست

هربنده ای سو حق تنها می رود

زمانی وقت به خط آخرمی رسد

جلالی یاد همکاران ازخاطرت پاک مباد

دوستان هیچ بنده ای درگرفتاری مباد


_________________

ديروز دنبال گمنامي بوديم و امروز مواظبيم ناممان گم نشود...
آنجا(جبهه)بوي ايمان ميداد و اين جا ايمانمان بو مي دهد..
الهي : نصيرمان باش، تا بصير گرديم .
بصيرمان كن تا از مسير برنگرديم و آزادمان كن تا اسير نگرديم.
سردارشهيد شوشتري


بالا
 مشخصات ارسال پيغام خصوصي E-mail  
کاربران زیر از شما کاربر محترم jalali به خاطر این پست تشکر کرده اند
atabaki (شنبه 20 اسفند 1401, 12:18 pm), akbarabadi (دوشنبه 28 فروردین 1402, 6:35 am)
 موضوع پست: Re: دلنوشته ها و خاطرات جلالی 3
پستارسال شده در: يکشنبه 28 اسفند 1401, 11:16 am 
مدیر مالی سایت
مدیر مالی سایت
نماد کاربر
آفلاين
تاريخ عضويت:شنبه 22 تیر 1392, 9:11 am
پست ها :
772 پست
محل سکونت:
تهران
تشکر کرده اید:
1970 مرتبه
تشکر شده:
3518 مرتبه در 773 پست ها

محل تولد: میلاجرد

روزگار ایام به جهت آخرسال هست
چه بسا عزیزانی رفتند
بازماندگان اشک ماتم ریختند
چه بسا نورسیده ها آمدن
چه بسا دیده ها روشن شد
این چرخه چرخ روزگار هست
ازاول الا آخر نوبت ماهم به خط آخرهست

ز روز گذر کردن اندیشه کن
پرستیدن دادگر پیشه کن
به نیکی گرای ومیازارکس
ره رستگاری همین است وبس
..فردوسی...


*********


یک روز نه هستی از قدیم ایران باستان

یک روز ایام تو هست چو هزار داستان

یک روز نام تو تا آفتاب چو آفتاب

یک روز همدیگررا خراب اندرخراب

یک روز هزاران حرف ناگفته هست

یک روز  خبرهای خوب برباد هست

یک روز همه روزمیلاجرد دربیم امید

یک روزخبر بد هست هستیم ناامید

یک روز عیدچودایم براتون باشد عید

یک روز کم هست تمام عمرتان ایام عید

یک روز جلالی هست با اندک سواد

یک روزجلالی نیست ورق رفته به باد

یک روز هست گفتن حال شرح حال

یک روز نیست  گفتن حرف محال

یک روز هستند همه عاقل رفیق

یک روزغافل بیخبر ازحال رفیق

یک روز که نه این وضع میلاجرد ماست

یک روز همه روزه برماست که برماست


*******


 


میلاجرد بهر خرمشهر یازده گل سرخ دارد


کدام شهر بهر  وطن اینگونه پاک باز دارد


درصحنه تاریخ اولین شهید دراستان دارد

جوانان غیرتمندچون افسانه از رستم دارد

آماهیچ جایگاهی دراستان ایران ندارد

کم لطفی بیشماری دردل خود غمبار دارد

ندارد حامی خیری ز ارگانی مسئول

فقط اول خدا حامی نیست مسئول


*******


زندگی صحنه یکتای هنرمندی ماست

هرکسی نغمه خود خواند وازصحنه رود

صحنه پیوسته به جاست

خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد


*******


 


این همه نام شهید هست بردردیوار

گویی همره همراه ما هستند انگار

ای خدا نام تومایه آرامش ما

پناه بدرگاه تو راه خاموش ما


*****


 


خدای که برامور ناظرهست

 اولحظه لحظه حاضر هست

مباش دلگیر ازچرخه  روزگار

هرچه .او. رقم زد بود ماندگار


******


 


توکل برخدای آل رسول

برگل پرپرشده باغ بتول

زحکمت چشم دل روشن شود

برحمت عزیزی به دنیای باقی رود

چنان هست گردش این روزگار

تا قیامت آید روز و حساب کنار

خوش باشد آن که آزاده هست

برخدایش غلام و بنده هست

خدای که برامور ناظرهست

 اولحظه لحظه حاضر هست

مباش دلگیر ازچرخه  روزگار

هرچه .او. رقم زد بود ماندگار
 


******


دردل تاریک شب روزگاربرماگذشت

چراغ روشن نشدروزگارتاریک گذشت

چرا چرخ گرون این گونه رقم زد

آرامش زندگی.مظلوم. منو بهم زد

کاش می شد با.مظلوم.همسفرشد

نمی دید چشم.مظلوم.اینگونه پژمرد

برفتی به.راه. خواب دایم

منم پروانه سرگردان دایم

چرخ فلک چرخت آهسته تر

چرخ تو بهر انسان درد بدتر

خط آخر بهر ما درد .رقم.شد

روز ما .مظلوم.ازدیده کم شد

درپناه خدا از همه امن ترهست

توکل به او دل سرد گرم ترهست

گر ایام به ما دردی دادباید درمان کرد

گردرمان نشد چاره ای نی باید صبر کرد

 بازگشت پیش. او . بهر همه هست

توکل براو این امرهم آسان ترهست

دردل زمین زهره مریم پروین است

جلال فرهاد.امان.روزگاراین است


*****


چه انسان بزرگی رفتن در دل خاک

قلب دنیا ازسنگ سخت هم سنگین است

بودن این همه جان نوع بشر دردل خاک

ثمره آن بودن این همه گل رنگین است

کاروان رفت ماهم پی این کاروانیم

درکاروان ما همراه همره پیرجوانیم

چرارفتندانسان فعلآ.مجهول.است

فکرانسان گشایش این.مجهول.است

کاروان رفت ماهم پی این کاروانیم


_________________

ديروز دنبال گمنامي بوديم و امروز مواظبيم ناممان گم نشود...
آنجا(جبهه)بوي ايمان ميداد و اين جا ايمانمان بو مي دهد..
الهي : نصيرمان باش، تا بصير گرديم .
بصيرمان كن تا از مسير برنگرديم و آزادمان كن تا اسير نگرديم.
سردارشهيد شوشتري


بالا
 مشخصات ارسال پيغام خصوصي E-mail  
کاربران زیر از شما کاربر محترم jalali به خاطر این پست تشکر کرده اند
akbarabadi (دوشنبه 28 فروردین 1402, 6:35 am), atabaki (سه شنبه 16 خرداد 1402, 2:40 pm)
 موضوع پست: Re: دلنوشته ها و خاطرات جلالی 3
پستارسال شده در: سه شنبه 16 خرداد 1402, 1:48 pm 
مدیر مالی سایت
مدیر مالی سایت
نماد کاربر
آفلاين
تاريخ عضويت:شنبه 22 تیر 1392, 9:11 am
پست ها :
772 پست
محل سکونت:
تهران
تشکر کرده اید:
1970 مرتبه
تشکر شده:
3518 مرتبه در 773 پست ها

محل تولد: میلاجرد

قدیمآ درمیلاجرد دریک سال آگر چندنفر پیرمرد پیرزن بود مردم میگفتند اگردراین زمستان زنده ماندن یک سال دیگر هستند
عزیزان هم گروه تلگرامی میلاجرد
الان نمیدانم چرا اینقدر فکر استرس زیاد شده
شاید برای مردم میلاجرد بی سندی هم دردی هست استرس زا برای جوان بیکار
درخانواده هم سرشکنی هست
وقت بودن ما کم دراین حال زمانی که هستیم کم هست برای همدیگر خیرخواه باشیم
هرروز ازمیان عزیزی بزرگی ازدیده کم
می شود خانمی محترمی اقا بزرگواری جوانی آینده سازی که دیگر نیست
عکس شون به در دیوار شهرنصب میشود
این رفتندها یک هشدار هست به همه ما
عزیزان بزرگوار وضع مردم الان نیاز به همدلی ومحبت احترام هست بلکه گره کور بی سندی بیکاری عمومی منطقه ازهمه مناطق زیادتر بلکه به لطف خدای مهربان این گره های کور گشوده شود
فکر مردم ازوضع حال راحت شده و به آینده امیدوارتر باشن وقتی درمیان مردم محبت دوست داشتند همدیگرحاکم شد خیربرکت به همراه خود میاد
 ان شاءالله

هرعمل کز آدمی ازخیر وشر سرمی زند

آن عمل مزدش بزودی درپشت در می زند


*******


آه دم
مساوی آدم

دوستان هیچ زمانی..بودن..یا...نبودن ...ما... معلوم نیست چندوقت دیگر ماها هستیم

ان شاءالله همه شما ها عمر طولانی داشته باشید

هرچقدر محبت دوستی بین اهالی زیاد باشد
همان قدر هم پیشرفت ترقی خیر برکت هست

مکانهای شهرهای دیگر باوحدت ترقی کردن
دوستان جوان میلاجردی مانسلی بودیم که اشتباه کردیم

جهت شهرمان باهم نبودیم

آما شما جوان باسواد بافکر هوا همدیگرراداشته باشید

برای خیر  صلاح  منافع عمومی باهم اتحاد همدلی داشته باشد


*****


در مکانی اسب هست اسب سوار نیست

درمکانی اسب سوار هست اسب نیست


_________________

ديروز دنبال گمنامي بوديم و امروز مواظبيم ناممان گم نشود...
آنجا(جبهه)بوي ايمان ميداد و اين جا ايمانمان بو مي دهد..
الهي : نصيرمان باش، تا بصير گرديم .
بصيرمان كن تا از مسير برنگرديم و آزادمان كن تا اسير نگرديم.
سردارشهيد شوشتري


بالا
 مشخصات ارسال پيغام خصوصي E-mail  
کاربران زیر از شما کاربر محترم jalali به خاطر این پست تشکر کرده اند
atabaki (سه شنبه 16 خرداد 1402, 2:40 pm)
 موضوع پست: Re: دلنوشته ها و خاطرات جلالی 3
پستارسال شده در: سه شنبه 16 خرداد 1402, 2:16 pm 
مدیر مالی سایت
مدیر مالی سایت
نماد کاربر
آفلاين
تاريخ عضويت:شنبه 22 تیر 1392, 9:11 am
پست ها :
772 پست
محل سکونت:
تهران
تشکر کرده اید:
1970 مرتبه
تشکر شده:
3518 مرتبه در 773 پست ها

محل تولد: میلاجرد

ر کاروان ماهمراه همره پیرجوانیم

توکل برتو خدا درد آسان شود

بنده بیچاره بی تو کدام دررود



نام توکل برخدای بهرما اعتبار

بی نام خدای دل هست بیقرار

سلام روز بخیر همراه باسلامتی

چشمان فیل چنان نشان میدهد




اونایکه قوی ترن غنی ترن

ازهمه محتاج ترن ای روزگار





هرچه بودنبود بهم ریخت این داستان

نه داستان گو مانده  نه خبر  داستان




هرچه دلم خواست ن آن  میشود

هرچی خدا خواست همان میشود





ازچشمان کوچک فیل چنان فهمیدم

آنانکه از همه قوی ترهست ازهمه محتاج ترهست





هرآنکس بردنیادل بست باخت

همه اهل دنیاآرامش نه یافت

هرآنکس که برخداتوکل کرد

برآرامش رسیدن شکوه نکرد





به تاراج رفت میلاگردشهر ما  قدیم باستان

دیگرحرفی نمایده ازشهرمیلاجرداین داستان

ز وقتی که سرپرست میلاجرد رفت دست کمیذان

نابودی میلاگردرقم خورد تمام شد این داستان

میلاجرد خواب رفته هست خواب سنگین چنان

میلاجردمرده  هست  مرده حرف ندارد و داستان

هرروزدرحال پسرفت میلاگرد دارد نشان

مردم مرده امیدی ندارد وضع هست چنان

جلالی چشم  بسته باشد صلاح هست چنان

ای خدای بزرگ بهر شهرمیلاجرد مسئول رسان

داستان امروز داستان سرگردانی ماست

همان نامه اعمال آشکار  و پنهانی ماست


_________________

ديروز دنبال گمنامي بوديم و امروز مواظبيم ناممان گم نشود...
آنجا(جبهه)بوي ايمان ميداد و اين جا ايمانمان بو مي دهد..
الهي : نصيرمان باش، تا بصير گرديم .
بصيرمان كن تا از مسير برنگرديم و آزادمان كن تا اسير نگرديم.
سردارشهيد شوشتري


بالا
 مشخصات ارسال پيغام خصوصي E-mail  
کاربران زیر از شما کاربر محترم jalali به خاطر این پست تشکر کرده اند
atabaki (سه شنبه 16 خرداد 1402, 2:40 pm)
 موضوع پست: Re: دلنوشته ها و خاطرات جلالی 3
پستارسال شده در: شنبه 20 مرداد 1403, 3:49 am 
مدیر مالی سایت
مدیر مالی سایت
نماد کاربر
آفلاين
تاريخ عضويت:شنبه 22 تیر 1392, 9:11 am
پست ها :
772 پست
محل سکونت:
تهران
تشکر کرده اید:
1970 مرتبه
تشکر شده:
3518 مرتبه در 773 پست ها

محل تولد: میلاجرد

ازهرطرف جهان صدای جنگ می آید بگوش

گویی چشم هابسته شد عقل گشت خموش

حالا سوال این هست عقل دانایی کجاست

 جهان راجنگ نابودی گرفته سوال چراست

آدمی که اشرف عالم بود چراشد اینگونه پلید

گویی هیچ حیوانی به حال خوی آدمی نرسید

آدمی بادست خود گورخودرا می کنند

آدمی هرلحظه همدیگررا ازبین می برد

هیچ جانداری درجهان پی کشتار انبوه نیست

 چه انسانی هست این ؟ که اشرف عالم نیست

جنگ بی. امان. درمیان آدم ها گشت فزون

آدمی درگور مرده نام آدمی شد واژگون

امان جلالی


_________________

ديروز دنبال گمنامي بوديم و امروز مواظبيم ناممان گم نشود...
آنجا(جبهه)بوي ايمان ميداد و اين جا ايمانمان بو مي دهد..
الهي : نصيرمان باش، تا بصير گرديم .
بصيرمان كن تا از مسير برنگرديم و آزادمان كن تا اسير نگرديم.
سردارشهيد شوشتري


بالا
 مشخصات ارسال پيغام خصوصي E-mail  
کاربران زیر از شما کاربر محترم jalali به خاطر این پست تشکر کرده اند
atabaki (شنبه 10 شهریور 1403, 12:05 pm)
نمايش پست ها از پيشين:  مرتب سازي بر اساس  
ارسال مبحث جديد پاسخ به مبحث  [ 10 پست ] 


مباحث مرتبط
 مباحث   نويسنده   پاسخ ها   بازديدها   آخرين پست 
موضوع ناخوانده دیگری در این انجمن موجود نیست. دلنوشته ها و خاطرات جلالی فصل 1

jalali

9

3828

شنبه 18 بهمن 1399, 4:17 am

jalali نمایش آخرین ارسال

موضوع ناخوانده دیگری در این انجمن موجود نیست. دلنوشته ها و خاطرات جلالی فصل 4

jalali

9

275

شنبه 17 آذر 1403, 3:23 am

jalali نمایش آخرین ارسال

موضوع ناخوانده دیگری در این انجمن موجود نیست. Re: دلنوشته ها و خاطرات جلالی فصل 2

jalali

8

3067

شنبه 13 مرداد 1403, 11:08 am

jalali نمایش آخرین ارسال

موضوع ناخوانده دیگری در این انجمن موجود نیست. دلنوشته ها و خاطرات جلالی فصل 5

jalali

3

301

يکشنبه 29 تیر 1404, 6:54 am

jalali نمایش آخرین ارسال

 


چه کسي حاضر است ؟

كاربران آنلاين: bing [bot]


شما نمي توانيد مبحث جديدي در اين انجمن ايجاد کنيد
شما نمي توانيد به مباحث در اين انجمن پاسخ دهيد
شما نمي توانيد پست هاي خود را در اين انجمن ويرايش کنيد
شما نمي توانيد پست هاي خود را در اين انجمن حذف کنيد

جستجو براي:
انتقال به:  
cron
News News Site map Site map SitemapIndex SitemapIndex RSS Feed RSS Feed Channel list Channel list
MilajerdSoftwareGroup Powered by: M.S.G | base on: phpbb 3.0.12 | Persian translator: Maghsad
phpBB SEO