در کنار خطوط سیم پیام خارج از ده ، دو کاج ، روییدند سالیان دراز ، رهگذران آن دو را چون دو دوست ، می دیدند روزی از روزهای پاییزی زیر رگبار و تازیانه ی باد یکی از کاج ها به خود لرزید خم شد و روی دیگری افتاد گفت ای آشنا ببخش مرا خوب در حال من تامّل کن ریشه هایم ز خاک بیرون است چند روزی مرا تحمل کن کاج همسایه گفت با تندی مردم آزار ، از تو بیزارم دور شو ، دست از سرم بردار من کجا طاقت تو را دارم؟ بینوا را سپس تکانی داد یار بی رحم و بی محبت او سیم ها پاره گشت و کاج افتاد بر زمین نقش بست قامت او مرکز ارتباط ، دید آن روز انتقال پیام ، ممکن نیست گشت عازم ، گروه پی جویی تا ببیند که عیب کار از چیست سیمبانان پس از مرمت سیم راه تکرار بر خطر بستند یعنی آن کاج سنگ دل را نیز با تبر ، تکه تکه ، بشکستند
شاعر: محمد جواد محبت
_________________
ديروز دنبال گمنامي بوديم و امروز مواظبيم ناممان گم نشود... آنجا(جبهه)بوي ايمان ميداد و اين جا ايمانمان بو مي دهد.. الهي : نصيرمان باش، تا بصير گرديم . بصيرمان كن تا از مسير برنگرديم و آزادمان كن تا اسير نگرديم. سردارشهيد شوشتري
کاربران زیر از شما کاربر محترم jalali به خاطر این پست تشکر کرده اند h.karami (شنبه 27 دی 1393, 8:47 pm), akbarabadi (شنبه 27 دی 1393, 10:14 pm), atabaki (يکشنبه 28 دی 1393, 4:23 am), kiarash (يکشنبه 3 اسفند 1393, 8:59 pm)
h.karami
موضوع پست: Re: دو کاج
ارسال شده در: شنبه 27 دی 1393, 8:49 pm
کاربر کارآمد
تاريخ عضويت:يکشنبه 14 دی 1393, 1:39 pm
پست ها : 735 پست
محل سکونت: مـیـــــــــــلاجـــــــــــرد
تشکر کرده اید: 2543 مرتبه
تشکر شده: 3877 مرتبه در 725 پست ها
محل تولد: میلاجـــــــــــــــــــرد
با سلام و دست مریزاد خدمت اقای جلالی بابت شعر های عالی تون این شعر منو برای لحظه ای به دوران دبستان برد و خاطرات اون زمان ها رو برام زنده کرد
_________________ همـه چیزهــای از دسـت رفتــــــه یک روز برمی گـــردنـد ، اما درسـت وقتــی که یــاد می گیــریم بـــدون آنهـا زندگــــی کنیـم !
شما نمي توانيد مبحث جديدي در اين انجمن ايجاد کنيد شما نمي توانيد به مباحث در اين انجمن پاسخ دهيد شما نمي توانيد پست هاي خود را در اين انجمن ويرايش کنيد شما نمي توانيد پست هاي خود را در اين انجمن حذف کنيد