ارسال مبحث جديد پاسخ به مبحث  [ 2 پست ] 
نويسنده پيغام
 موضوع پست: تازه وارد
پستارسال شده در: پنج شنبه 15 اسفند 1392, 1:33 pm 
عضو پیشرفته
عضو پیشرفته
آفلاين
تاريخ عضويت:دوشنبه 22 فروردین 1390, 8:23 pm
پست ها :
236 پست
تشکر کرده اید:
509 مرتبه
تشکر شده:
655 مرتبه در 126 پست ها

شیوانا از شهری می‌گذشت. مرد غمگینی را دید که مقابل یک مغازه سبزی‌فروشی نشسته و زانوی غم بغل گرفته بود. کنارش نشست و احوالش را پرسید. مرد گفت: «چهار سال پیش با هزاران امید به این شهر قدم گذاشتم. این مغازه را به زحمت خریدم و در آن به عرضه میوه و سبزی مشغول شدم. اوایل کاروبارم خوب بود و از شغلم راضی بودم اما از یک سال پیش به‌خاطر بازشدن چند مغازه سبزی‌فروشی در این اطراف، دیگر کسی سراغ من نمی‌آید».
شیوانا با تبسم گفت: «خب این نشانه آن است که باید تغییری در کسب و کار خود بدهی! چرا... شغلت را عوض نمی‌کنی؟»
مرد لبخند تلخی زد و گفت: «شاید چهار سال پیش این کار برایم راحت بود؛ به هر حال تازه‌وارد بودم و کسی مرا نمی‌شناخت؛ به هر شغلی دست می‌زدم همه مرا با آن شغل می‌شناختند و در نتیجه در انتخاب شغل آزاد بودم؛ اما حالا نزدیک به چهار سال است که همه مرا به‌عنوان میوه‌فروش می‌شناسند. تمام زندگی‌ام هم با فروش سبزی و میوه شکل‌گرفته است. اکنون دیگر برای تغییر شغل خیلی دیر شده است».
شیوانا لبخندی زد و گفت: «شاید برای تغییر شغل دیر باشد اما برای دوباره تازه‌وارد‌شدن که دیر نیست! همین الان تصور کن برای اولین‌بار وارد این شهر می‌شوی. به حرف‌‌‌‌ها و نگاه‌‌‌‌های مردم اطرافت توجهی نکن. مهم خودت هستی که تازه‌وارد‌بودن خود را باور کنی. مثل یک ‌تازه‌وارد در اطراف بازار گشتی بزن و ببین چه شغلی مناسب توست. آن را سبک و سنگین کن و وقتی مناسب‌بودنش برایت اثبات شد مثل یک ‌تازه‌وارد آن را انتخاب کن. اگر هم دیدی نمی‌توانی نسبت به نگاه سنگین دوست و آشنا بی‌تفاوت باشی، مغازه را بفروش و دست زن و بچه‌‌‌‌هایت را بگیر و برو در شهری جدید به‌عنوان ‌تازه‌وارد مشغول‌به‌کار شو! وقتی ‌تازه‌واردبودن این‌قدر می‌تواند زندگی و شغل تو را متحول کند چرا این جا نشسته‌ای و زانوی غم بغل گرفته‌ای! برخیز و همه چیز را از نو شروع کن! فراموش هم نکن که همیشه می‌توانی ‌تازه‌وارد شهر خودت باشی!»
See More





شیوانا از شهری می‌گذشت. مرد غمگینی را دید که مقابل یک مغازه سبزی‌فروشی نشسته و زانوی غم بغل گرفته بود. کنارش نشست و احوالش را پرسید. مرد گفت: «چهار سال پیش با هزاران امید به این شهر قدم گذاشتم. این مغازه را به زحمت خریدم و در آن به عرضه میوه و سبزی مشغول شدم. اوایل کاروبارم خوب بود و از شغلم راضی بودم اما از یک سال پیش به‌خاطر بازشدن چند مغازه سبزی‌فروشی در این اطراف، دیگر کسی سراغ من نمی‌آید».<br />شیوانا با تبسم گفت: «خب این نشانه آن است که باید تغییری در کسب و کار خود بدهی! چرا شغلت را عوض نمی‌کنی؟»<br />مرد لبخند تلخی زد و گفت: «شاید چهار سال پیش این کار برایم راحت بود؛ به هر حال تازه‌وارد بودم و کسی مرا نمی‌شناخت؛ به هر شغلی دست می‌زدم همه مرا با آن شغل می‌شناختند و در نتیجه در انتخاب شغل آزاد بودم؛ اما حالا نزدیک به چهار سال است که همه مرا به‌عنوان میوه‌فروش می‌شناسند. تمام زندگی‌ام هم با فروش سبزی و میوه شکل‌گرفته است. اکنون دیگر برای تغییر شغل خیلی دیر شده است».<br />شیوانا لبخندی زد و گفت: «شاید برای تغییر شغل دیر باشد اما برای دوباره تازه‌وارد‌شدن که دیر نیست! همین الان تصور کن برای اولین‌بار وارد این شهر می‌شوی. به حرف‌‌‌‌ها و نگاه‌‌‌‌های مردم اطرافت توجهی نکن. مهم خودت هستی که تازه‌وارد‌بودن خود را باور کنی. مثل یک ‌تازه‌وارد در اطراف بازار گشتی بزن و ببین چه شغلی مناسب توست. آن را سبک و سنگین کن و وقتی مناسب‌بودنش برایت اثبات شد مثل یک ‌تازه‌وارد آن را انتخاب کن. اگر هم دیدی نمی‌توانی نسبت به نگاه سنگین دوست و آشنا بی‌تفاوت باشی، مغازه را بفروش و دست زن و بچه‌‌‌‌هایت را بگیر و برو در شهری جدید به‌عنوان ‌تازه‌وارد مشغول‌به‌کار شو! وقتی ‌تازه‌واردبودن این‌قدر می‌تواند زندگی و شغل تو را متحول کند چرا این جا نشسته‌ای و زانوی غم بغل گرفته‌ای! برخیز و همه چیز را از نو شروع کن! فراموش هم نکن که همیشه می‌توانی ‌تازه‌وارد شهر خودت باشی!»





بالا
 مشخصات ارسال پيغام خصوصي  
کاربران زیر از شما کاربر محترم azizi-s به خاطر این پست تشکر کرده اند
مرتضى غرىبى (پنج شنبه 15 اسفند 1392, 2:23 pm), hadi.m (پنج شنبه 15 اسفند 1392, 3:16 pm), mohammadreza77 (پنج شنبه 15 اسفند 1392, 3:45 pm), faryad (پنج شنبه 15 اسفند 1392, 4:39 pm), maleki (پنج شنبه 15 اسفند 1392, 8:43 pm), akbarabadi (جمعه 16 اسفند 1392, 5:05 am)
 موضوع پست: Re: تازه وارد
پستارسال شده در: پنج شنبه 15 اسفند 1392, 3:48 pm 
عضو جدید
عضو  جدید
نماد کاربر
آفلاين
تاريخ عضويت:يکشنبه 6 بهمن 1392, 1:06 pm
پست ها :
86 پست
محل سکونت:
همين دور و برا...
تشکر کرده اید:
553 مرتبه
تشکر شده:
381 مرتبه در 94 پست ها

محل تولد: ميلاجرد سيتي.com

من چطوری SEE More  کنم؟؟؟؟؟؟؟ها؟؟؟؟؟؟؟


_________________
خطش را عوض كرد من مانده ام دوستت دارم هايي.........!!!!!!!!!!

كه هيچ وقت تحويل داده نشد............!!!!!!!!!!!!!!


بالا
 مشخصات ارسال پيغام خصوصي E-mail  
کاربران زیر از شما کاربر محترم mohammadreza77 به خاطر این پست تشکر کرده اند
hadi.m (پنج شنبه 15 اسفند 1392, 5:44 pm)
نمايش پست ها از پيشين:  مرتب سازي بر اساس  
ارسال مبحث جديد پاسخ به مبحث  [ 2 پست ] 


چه کسي حاضر است ؟

كاربران آنلاين: bing [bot], google [bot]


شما نمي توانيد مبحث جديدي در اين انجمن ايجاد کنيد
شما نمي توانيد به مباحث در اين انجمن پاسخ دهيد
شما نمي توانيد پست هاي خود را در اين انجمن ويرايش کنيد
شما نمي توانيد پست هاي خود را در اين انجمن حذف کنيد

جستجو براي:
انتقال به:  
cron
News News Site map Site map SitemapIndex SitemapIndex RSS Feed RSS Feed Channel list Channel list
MilajerdSoftwareGroup Powered by: M.S.G | base on: phpbb 3.0.12 | Persian translator: Maghsad
phpBB SEO