ارسال مبحث جديد پاسخ به مبحث  [ 5 پست ] 
نويسنده پيغام
 موضوع پست: آیا واقعا اسکندر تخت جمشید را به آتش کشید؟!
پستارسال شده در: شنبه 5 مرداد 1392, 4:32 am 
مدیر مالی سایت
مدیر مالی سایت
نماد کاربر
آفلاين
تاريخ عضويت:شنبه 22 تیر 1392, 9:11 am
پست ها :
772 پست
محل سکونت:
تهران
تشکر کرده اید:
1970 مرتبه
تشکر شده:
3518 مرتبه در 773 پست ها

محل تولد: میلاجرد

در هیچ یک از نوشته های همراهان اسکندر این نکته دیده نمیشود که اسکندر یا صاحب منصبان وی کاخ پرسپولیس را عمدا آتش زده باشند و بر عکس همه همراهان اسکندر که خاطراتی از خود باقی گذاشته اند می گویند که وقتی حریق ایجاد شد برای خاموش کردن آن کوشیدند.من نمیخواهم اسکندر را تبرئه کنم(این را هارولدلمب نویسنده کتاب میگوید)فاصله آن که در سنوات بعد اسکندر طوری تغییر ماهیت داد و مرتکب آنچنان جنایات هولناک شد که حریق کاخ پرسپولیس در قبال جنایات مذکور کم اهمیت است.در کتب کسانی که با اسکندر بودند هیچ اثری از سرگذشت مشهور که در آن شب اسکندر به اتفاق معشوقه خود (تائیس)شراب نوشید و مست شد و تائیس اورا تحریک کرده که کاخ را آتش بزند نیست.طبق نوشته های همراهان اسکندر تائیس اصلا در ایرانشهر نبود.یعنی در آن موقع در آنجا نبود.زیرا اسکندر همه زن ها را جز مادر داریوش اول در بابل گذاشت که بتواند سریعتر به راه خود ادامه دهد و تائیس هم از کسانی بود که در بابل ماند.اگر واقعا اسکندر در آن شب یا شب بعد یا دو شب بعد برای انتقام گرفتن از هخامنشیان که اتن پایتخت یونان را اتش زدند در صدد ایجاد حریق در کاخ پرسپولیس بر می امد چرا هیچ یک از همراهان او ننوشته اند که این عمل برای گرفتن انتقام در قبال حریق آتن صورت گرفت؟آنها از که میترسیدند که این موضوع را در کتب خود ذکر نکردند؟یک قشون فاتح که وارد پایتخت کشوری میشود  که ان کشور با وطن آن قشون فاتح خصومت دیرینه دارد اگر کاخی را برای انتقام آتش بزند یک امر عجیب نیست بلکه با توجه به مقتضیات آن دوره امری عادی میباشد.و اگر واقعا حریق عمدی بوده چرا بعد در صدد اطفای آن بر آمدند و آیا منطقی نبود که بگذارند حریق همه کاخ را بسوزاند.چون به مناسبت این که با حریق مبارزه کردند و آن را خاموش نمودند آتش همه کاخ را نسوزانید.من خود در کشور ایران با عده زیادی از ایرانی ها که اهل فضل و مطلع بودند در این خصوص صحبت کردم و همه گفتند که اسکندر عمدا کاخ را آتش زد.ولی من در تواریخ قدیم یونان اثری ندیدم که این حریق عمدی باشد.اصلا دیوانگی محض بود کاخی را که پر از سیم و زر و ارغوان و عطر باشد یک مرتبه آتش بزنند و در صورتی که لحن بیان همه مورخین یونانی و همراهان اسکندرحاکی است که کاخ هنگامی آتش گرفته که خزائن آن را تخلیه نکرده بودند.


وچرا اسکندر کاخ های چوبی(بابل) و (شوش) را که (آن دو شهر نیز پایتخت ایران بودند)آتش نزد(حال آنکه چوب زودتر میسوزد)و کاخ سنگی را طعمه حریق قرار داد؟خلاصه هیچ دلیل تاریخی اصیل به نظر من نرسید که ثابت کند اسکندر کاخ ایرانشهر را عمدا به آتش کشیده باشد.


واما چه شد که موضوع حریق عمدی کاخ به دست تائیس بر سر زبان ها افتاد.این خبر از کتابی به نام (بلوتارک)که راجع به شرح حال زندگی مردان نامدار جهان قدیم نوشته اقتباس شده است.بلوتارک فردی بود که در نوشتن تواریخ به نیروی تخیل خود بیش از اسناد تاریخی توجه داشت.وی در کتاب مذبور راجع به آن شب میگوید:(اسکندر در تالار خشایار شاه بساط بزم گسترده بود و دستور داد که هر یک از صاحب منصبان که در ان تالار حضور به هم میرساندن با معشوقه خود باشند.پس از اینکه سرها از باده ناب گرم شد آن وقت تائیس  که زنی از اهل اتن و معشوقه بطلمیوس بود(بطلمیوس بعد از مرگ اسکندر پادشاه مصر شد)گفت امشب یکی از شب های سعادت بخش زندگی من است.برای اینکه خود را در کاخ سلاطین ایران و در تالار خشایار شاه میبینم ولی نیکبختی من وقتی تکمیل خواهد شد که مشعلی به دست گیرم و این تالار را به آتش بزنم.زیرا خشایار شاه در گذشته شهر آتن را به آتش کشیده بود.این حرف تائیس با هلهله مهمانان مواجه شد.ان گاه اسکندر کلاه خودی بر سر گذاشت و مشعلی بر دست گرفت و با تائیس به راه افتاد و بوسیله مشعل تالار را آتش زد و وقتی شعله های حریق در بیرون به نظر سربازان مقدونی رسید آنها هم با مشعل ها دویدند و حریق کاخ را تکمیل کردند.)



 


_________________

ديروز دنبال گمنامي بوديم و امروز مواظبيم ناممان گم نشود...
آنجا(جبهه)بوي ايمان ميداد و اين جا ايمانمان بو مي دهد..
الهي : نصيرمان باش، تا بصير گرديم .
بصيرمان كن تا از مسير برنگرديم و آزادمان كن تا اسير نگرديم.
سردارشهيد شوشتري


بالا
 مشخصات ارسال پيغام خصوصي E-mail  
کاربران زیر از شما کاربر محترم jalali به خاطر این پست تشکر کرده اند
atabaki (شنبه 5 مرداد 1392, 5:06 am), hadi asheri (شنبه 5 مرداد 1392, 5:14 am), maleki (شنبه 5 مرداد 1392, 5:36 am), memarmgh (شنبه 5 مرداد 1392, 7:38 am), hamishe bahar (شنبه 5 مرداد 1392, 10:18 am), mojtaba20 (سه شنبه 22 مرداد 1392, 6:55 am), akbarabadi (يکشنبه 27 مرداد 1392, 4:04 pm), aliazizi (يکشنبه 27 مرداد 1392, 7:55 pm)
 موضوع پست: Re: آیا واقعا اسکندر تخت جمشید را به آتش کشید؟!
پستارسال شده در: شنبه 5 مرداد 1392, 4:45 am 
مدیر کل تالار
مدیر کل تالار
نماد کاربر
آفلاين
تاريخ عضويت:چهارشنبه 1 دی 1389, 10:09 am
پست ها :
4992 پست
محل سکونت:
تهران
تشکر کرده اید:
11736 مرتبه
تشکر شده:
13546 مرتبه در 3068 پست ها

محل تولد: میلاجرد

استاد شهریار و به آتش کشیده شدن تخت جمشید


به آتش کشیده شدن تخت جمشید توسط اسکندر - به درخواست مشوقه اش-یکی از آن مسائلی ست که همیشه باعث آزار ایرانیان وطن پرست شده است. یکی از این ایرانی ها استاد محمدحسین شهریار  هست که در این باره شعر بسیار زیبائی سروده است شهریار در این شعر تمام نیرو و توان خود را به کار می گیرد تا معشوقه اسکندر را از عملی که می خواهد انجام دهد باز دارد و برای بازداشتن این زن به هر زبانی متوسل می شود .عصبانی می شود ناراحت می شود فریاد می زند التماس می کند خلاصه به هر ترفندی می خواهد این زن را از به آتش کشیدن تخت جمشید منصرف کند  اما وقتی متوجه می شود دیگر کاری از دستش بر نمی آید و تخت جمشید دارد می سوزد شروع می کند به ابهت دادن به سوخته شدن تخت جمشید طوری که انسان نه تنها احساس شکست و سرافکندگی نمی کند بلکه افتخار می کنند که تخت جمشید اینچنین دارد می سوزد


بهتر است قسمتهایی از شعر را برایتان بگذارم تا اگر تا به حال این شعر شهریار ملک سخن را نخوانده باشید از آن بی نصیب نمانید :


شب ازاين منظره ها ديده بسی       ليکن اسرار نگويد به کسي


رفته بر دوش سکندر تائيس         خنده و خدعه به سان ابليس


اهرمن تا ره حوا نزند                   رخنه در طينت آدم نکند


خادمش مشعله ای داده به دست تيغ عريان به کف زنگی مست


عامل جرم به شرکت گستاخ        ابتدا می کند از پرده کاخ


پرده چون دختر زيبای عفيف          سر فرو هشته به زلفان ظريف


زان جنايت که جهان می ورزيد       شعله و دست به هم می لرزيد


وه چه برنده ندا بود و مهيب         خشم وجدان که برآورد نهيب


شرمی از کار تبه دار ای زن          شرم کن، دست نگه دار ای زن


قبله پادشهانست اين کاخ           مرکز ثقل جهانست اين کاخ


کاخ دانش بود و کعبه داد             حرمت آيين و محبت بنياد


خرمن خوشه فضلست و فنون      گردآورده اعصار و قرون


اين همه زشت چرايی ای زن       کاخ داراست، کجايی ای زن


اين پرستشگه ذوقست و هنر       آخرين پايه معراج بشر


زير پا هشته بشر دنيايی              تا بدين پله کشيده پايي


اين تمدن که فرارفته به ماه          چون فرود آريش ای زن در چاه؟


بنگر ارواح نياکان و مهان              چشمها خيره ز آفاق جهان


زين جنايت همه خونين جگران      در تو چون چشم ندامت نگران


بنگر آفاق به هول و تشويق          دستها بين به شفاعت در پيش


خيره،ای ديوشقاوت چه کني؟      با سراپرده عفت چه کنی ؟


ای فلک،اين چه دلست و يارا       پای اسکندر و کاخ دارا ؟ !


                                 


 


تصویر


 


شعله از پنجره می زد بيرون        سرخ آن گونه که سيلی از خون


می گريزند حريفان چون تير         شعله دنبال کنان چون شمشير


روشنان حمله ورازبرق و شرار     سايه ها مضطرب و پا به فرار


مانده تائيس و سکندر به ميان    نعره چون هلهله دوزخيان


در و پيکر بشتاب و بعطش          می ربايند لهيب آتش


پيشدستيست به جان افشاندن  که پس از شاه چه جای ماندن


در و گوهر به نشاطی که سپند   در دل آتش و خون می رقصند


پرده ها عشوه کنان می سوزند   آخرين کوکبه می افروزند


دود را جلوه زلف و خط و خال       شعله را داده شکوهی به جمال


شعله ها سبز و زري،عنابی        سرکشيده به سپهر آبي


ياد می آورد از طنازی                جشن شاه و شب آتشبازي


چه شکوهی که به هنگام زوال    به همان جلوه دوران جلال


خوب را اول و آخر همه خوب      مهرو مه را چه طلوع و چه غروب


ساختن بود بدان فر و جلال       سوختن نيز بدين لطف و جمال !


 


                                                                     از افسانه شب


_________________


بالا
 مشخصات ارسال پيغام خصوصي E-mail  
کاربران زیر از شما کاربر محترم atabaki به خاطر این پست تشکر کرده اند
hadi asheri (شنبه 5 مرداد 1392, 5:14 am), maleki (شنبه 5 مرداد 1392, 5:36 am), memarmgh (شنبه 5 مرداد 1392, 7:38 am), hamishe bahar (يکشنبه 6 مرداد 1392, 1:19 pm), jalali (چهارشنبه 16 مرداد 1392, 9:34 am), mojtaba20 (سه شنبه 22 مرداد 1392, 6:55 am), akbarabadi (يکشنبه 27 مرداد 1392, 4:04 pm), aliazizi (يکشنبه 27 مرداد 1392, 7:55 pm)
 موضوع پست: Re: آیا واقعا اسکندر تخت جمشید را به آتش کشید؟!
پستارسال شده در: چهارشنبه 16 مرداد 1392, 9:25 am 
مدیر مالی سایت
مدیر مالی سایت
نماد کاربر
آفلاين
تاريخ عضويت:شنبه 22 تیر 1392, 9:11 am
پست ها :
772 پست
محل سکونت:
تهران
تشکر کرده اید:
1970 مرتبه
تشکر شده:
3518 مرتبه در 773 پست ها

محل تولد: میلاجرد

تائیس ، نابودگر تخت جمشید


تا به حال از خود پرسیده‌اید كه مجسمه‌ای كه در امریكا به مجسمه آزادی هم شهرت دارد نماد چیست؟
تابه حال از خود پرسیده‌اید كه مشعلی كه در دست دارد برای آتش زدن كجاست؟


و شاهزاده اسیر ایرانی "استاتیرا" که بود؟



 این مجسمه، تندیس چه كسی است. عده ای معتقدند مدل این مجسمه "شارلوت بارتولدی" همسر بارتولدی، سازنده این مجسمه است ولی خود سازندگان فرانسوی این مجسمه تأكید كرده اند كه این تندیس، معشوقه اسكندر مقدونی (تائیس) است. اما تائیس كیست؟ مجسمه آزادی، تائیس و حمله اسكندر برای روشن شدن شخصیت این زن، باید نگاهی به گذشته ایران باستان و هنگام حمله الكساندر-یا همان اسكندر مقدونی،به ایران داشته باشیم.


آیا تاكنون مجسمه آزادی را دیده اید؟ مجسمه غول پیكر زنی با مشعلی در یك دست و لوحی در دست دیگر بر جریره ای در دهانه رودخانه نیویورك واقع در آبهای آتلانتیس. برخی آن را "زن آزادی" (Lady Liberty) هم می نامند. آنچه می خوانید، نگاه كوتاهی بر تاریخچه ی این مجسمه و بررسی مختصر جنبه های نمادین آن است. خصوصیات مجسمه آزادی تندیس آزادی، در شمایل یك زن با تن پوش رومی، توسط تندیس ساز فرانسوی "فردریك اگوستوبارتولدی" طراحی و توسط ژوزف پولیتزر ساخته شد. در دست چپ این تندیس، لوحی است كه سال استقلال آمریكا از حكومت بریتانیا(چهار جولای 1776) با اعداد رومی روی آن حك شده است و در دست دیگر آن، یك مشعل قرار دارد. این تندیس، با مدیریت "الكساندر ایفل" طراح برج ایفل، ساخته شده است. ارتفاع خود تندیس 3/45 متر است كه بر روی پایه گرانیتی به ارتفاع 2/46 متر قرار داده شده است و در مجموع ارتفاع آن 5/91 متر می باشد. وزن آن 625 تن و هزینه ساخت آن 250هزار دلار است كه از سوی دولت فرانسه هزینه شده است. تنها ساخت پایه این تندیس كه 200هزار دلار بود، توسط آمریكا پرداخت گردید. تندیس دارای 168 پله است كه بازدیدكنندگان را تا بالای برج راهنمایی می كند؛

ولی این مجسمه، تندیس چه كسی است. عده ای معتقدند مدل این مجسمه "شارلوت بارتولدی" همسر بارتولدی، سازنده این مجسمه است ولی خود سازندگان فرانسوی این مجسمه تأكید كرده اند كه این تندیس، معشوقه اسكندر مقدونی (تائیس) است. اما تائیس كیست؟ مجسمه آزادی، تائیس و حمله اسكندر برای روشن شدن شخصیت این زن، باید نگاهی به گذشته ایران باستان و هنگام حمله الكساندر-یا همان اسكندر مقدونی،به ایران داشته باشیم. الكساندر در میان غربیان قهرمانی بزرگ و بی نظیر شناخته می شود؛ اما در میان ملت ایران شخصیتی بدنام و ویرانگر است. در متون زرتشتی، از وی همواره به عنوان "گجسته"(ملعون) یاد شده و همراه ضحاك و افراسیاب از كارگزاران اهریمن به شمار آمده است. عده ای سعی در انكار وجود شخصیت تاریخی به نام اسكندر مقدونی دارند، ولی این به معنای نادیده انگاشتن انبوهی از آثار و اسناد تاریخی و باستان شناسی و حذف تاریخ اسكندر و سلوكیان و خلایی زمانی به مدت بیش از صد سال از تاریخ ایران است. اسكندر مقدونی، مردی متولد مقدونیه بود.
پدر وی فیلیپ نام داشت. مقدونیه قسمتی از حكومت یونان بود، ولی مردم یونان ساكنین مقدونی را بربر(وحشی) می دانستند. فیلیپ پدر اسكندر، برای فرزند خود معلمانی یونانی استخدام كرد تا با فرهنگ یونانیان بزرگ شود. اسكندر پس از مرگ پدر، پادشاه مقدونی شد. او كه جوانی جاه طلب بود و آرزوهایی بزرگ در سر داشت، برای ماجراجویی و تصاحب سرزمینهای دیگر، راه جهان گشایی و حمله به دیگر كشورها را پیش گرفت. اگر چه همان طور كه ذكر شد، یونانیها او را بربر می دانستند، ولی هنگامی كه دیدند با تصاحب سرزمینهای دیگر توسط او ثروت زیادی به آتن سرازیر شد، با وی همراه شدند. بزرگ ترین و مهمترین جنگ اسكندر، نبرد با امپراتوری وسیع و قدرتمند هخامنشیان بود. نبرد اسكندر و پادشاه ایران، چند بار به عقب نشینی وی انجامید، اما سرانجام با تضعیف روحیه سپاهیان ایران، ورق به نفع یونانیان برگشت و اسكندر، داریوش را در منطقه "گیل گمش" شكست داد.
تخت جمشید به آتش كشیده شد
در شب پیروزی، اسكندر و افسرانش در تخت جمشید (پرس پولیس) قصر باشكوه ایرانیان، جشن گرفتند. اسكندر همواره در سفرهای خود چندین زن بدنام و رقاص یونانی همراه خود می آورد. یكی از این زنان، تائیس بود؛ كنیزی اوشلیمی كه به خاطر زیبایی به دربار اسكندر راه یافته بود. وی كه با آمدن شاهزاده اسیر ایرانی و دختر داریوش سوم "استاتیرا" جایگاه خود را در خطر می دید، سعی داشت انتقام خود را از او بگیرد.
بنابراین، دنبال موقعیتی بود كه غرور تمام ایرانیان را بشكند و آنان را خوار و خفیف كند. در آن جشن، او آن قدر به اسكندر شراب خوراند كه عقل او را كاملاً زایل كرد و سپس از او خواست به انتقام معبدی كه در آتن توسط خشایارشاه به آتش كشیده شد، پرس پولیس را آتش بزند. اسكندر مشعل آتش را به تائیس داد و او هم پرده های حریر و جواهرنشان قصر را آتش زد. مدتی كوتاه، قصر یكپارچه آتش شد. فردای آن روز، اسكندر بر تپه ای ایستاده بود و پشیمان به نتیجه كار خود می نگریست.


 


Satue_of_Liberty_3.jpg



اكنون، تائیس به عنوان نماد آزادی، بر آبهای آتلانتیس ایستاده است. به راستی، چرا سازندگان فرانسوی چنین شخصیتی را به عنوان نماد آزادی در نظر گرفته اند؟ چرا تائیس نماد آزادی شد.؟ دو تعبیر مهم می توان راجع به این انتخاب عنوان كرد: الف) مجسمه آزادی، نماد اومانیته سید محمد حسینی، نویسنده مقاله "نظر دیگری در ارتباط با طراحی از تائیس" معتقد است:این مجسمه نمادی است نشأت گرفته از فرهنگ اومانیستی به جا مانده از یونان باستان.اومانیست، یكی از پایه های اساسی شكل گرفتن رنسانس در غرب شناخته می شود. انسان در اومانیسم، آزادی بی قید و شرط و عنان گسیخته می خواهد. به همین دلیل، مكتب لیبرالیسم یا اباحی گری از اومانیسم زاده شد. انسان برای تعیین مرزهای آزادی، خود را محور می كند. در نتیجه، اومانیسم یا "انسان محوری" شكل می گیرد. نتیجه اومانیسم، شكل گیری تفكرات پراگماتیستی یا سودمحوری و یوتیلیتاریستی برای انسان دوران مدرنیته است. سكولاریسم، اومانیسم و لیبرالیسم؛ سه مكتبی هستند كه ریشه های درخت ماشینیسم در دنیای مدرنیته كنونی به شمار می روند. نتیجه اومانیسم چه نوع آزادی بود؟ حال باید پرسید. میوه این درخت اومانیسم چیست؟ شاید شیطان پرستی در غرب پاسخی برای این پرسش باشد. آزادی كه در غرب مطرح است، چه نوع آزادی است؟ و مجسمه آزادی نماد كدام آزادی است. همان اباحی گری لیبرالیسم و انسان محوری اومانیسم؟ اگر چنین است، واقعاً باید شاخصی مثل تائیس نماد آن باشد. ب) تائیس یادآور حمله اسكندر؛ اسكندر مروج هلنیسم به نظر بسیاری از محققان، اسكندر رواج دهنده هلینسم یا یونانی مأبی در قلمرو زیرسلطه اش بوده است. هلنیسم در لغت به معنی تقلید از یونان و به معنی مجموعه تمدن و فرهنگ یونان است. این كلمه در مورد آن قسمت از فرهنگ یونان به كار می رود كه بخصوص همزمان با فتوحات اسكندر و پس از آن در خارج سرزمین یونان، انتشار یافت. همچنین، این كلمه به معنای مراسم، اعتقادات و تمدن دولتهایی است كه از امپراتوری اسكندر تا فتح مدیترانه شرقی در دو قرن دوم تا اول پیش از میلاد، به دست رومیان تشكیل شده بود.
هلینسم، منتسب به هلن، خدای گونه یونان باستان، است. قومی از اقوام متعدد یونان كهن نیز به این نام یعنی قوم "هلن" در تاریخ ثبت شده اند. به طور كلی، اقدامهای مهم اسكندر، تأسیس شهرهای جدید در راه های مهم و استراتژیك و كوچ دادن مردم از آسیا به اروپا و از اروپا به آسیا، بوده است. او با این كار، باعث گسترش هلنیسم شد. نمود بارز و آشكار این مسأله، سلسله اشكانیان است كه با این كه حكومتی ایرانی بود، سلسله سلوكیان را كه میراث خوار اسكندر بودند برچید؛ همواره سعی در یونانی مأبی داشت تا جایی كه حتی بر سكه های اشكانیان نیز همواره عنوان (یونان دوست) همراه با اسم پادشاه زمان می آمد. رابطه هلنیسم باستانی با غرب گرایی كنونی در ملل شرق اكنون نیز غربی ها در پی گسترش فرهنگ خود در دنیا هستند. در واقع هرچند عصر هلنیسم چند قرن بعد به پایان رسید، اما اثرات آن در خاطره جمعی ملل تحت سلطه باقی ماند. شاید غرب گرایی در ملل شرق، یادگار شومی از آن دوران باشد. می توان گفت، مجسمه آزادی به نوعی نماد رشد غرب گرایی هم هست. تائیس یا همان مجسمه آزادی، می تواند یادآور تمام این گذشته باشد. اكنون نیز ملل شرقی به تقلید از اروپاییان می نازند، غربی ها هم به این سلطه.


 





آیا این مجسمه نمی تواند نمادی از امانت رسالت اروپای استعمارگر باشد كه اكنون پیرو خسته، میراث استعمار و تباهی ارزشهای بشری را به آمریكا، استعمارگر جوان، می سپارد؟ (در نظر داشته باشید كه این مجسمه را فرانسه به آمریكا به واسطه تاریخ رهایی آمریكا از نماد استعمار یعنی بریتانیا، هدیه كرده است.) یك نتیجه گیری آزاد از مجسمه آزادی. این آزادی كه تائیس نماد آن است، چگونه به دست آمده. آیا این آزادی با همان مشعل كه در دستان بانوی آزادی(.) هست، یا با به آتش كشیدن تمدنهای شرقی كسب شده است؟ یك نكته تاجی كه بر سر مجسمه آزادی قرار دارد، شامل 25 پنجره و 7 اشعه است كه از آن خارج شده اند. زیر هر اشعه جواهراتی گران قیمت قرار دارد. آیا این جواهرات به گفته "علی معلم" شاعر معاصر، نتیجه "تاراج ملك عجم" نیست...؟ سرانجام.... تائیس، تندیسی از پاریس، همچنان بر آبهای آتلانتیس ایستاده و تباهی و سقوط غرب را با سكوتی شیطانی می نگرد.
زكیه میری
منابع:
1،حمیدی نیا. حسین؛ ایالات متحده آمریكا، انتشارات مركز چاپ،انتشارات وزارت خارجه
2،اینترنت
3،حسینی، سیدمحمد؛ "نظر دیگری درباره ی طراحی از تائیس"


_________________

ديروز دنبال گمنامي بوديم و امروز مواظبيم ناممان گم نشود...
آنجا(جبهه)بوي ايمان ميداد و اين جا ايمانمان بو مي دهد..
الهي : نصيرمان باش، تا بصير گرديم .
بصيرمان كن تا از مسير برنگرديم و آزادمان كن تا اسير نگرديم.
سردارشهيد شوشتري


بالا
 مشخصات ارسال پيغام خصوصي E-mail  
کاربران زیر از شما کاربر محترم jalali به خاطر این پست تشکر کرده اند
atabaki (پنج شنبه 17 مرداد 1392, 3:53 am), hadi asheri (دوشنبه 21 مرداد 1392, 9:50 am), mojtaba20 (سه شنبه 22 مرداد 1392, 6:49 am), akbarabadi (يکشنبه 27 مرداد 1392, 4:04 pm), parisa (يکشنبه 27 مرداد 1392, 7:57 pm)
 موضوع پست: Re: آیا واقعا اسکندر تخت جمشید را به آتش کشید؟!
پستارسال شده در: دوشنبه 21 مرداد 1392, 5:13 am 
مدیر مالی سایت
مدیر مالی سایت
نماد کاربر
آفلاين
تاريخ عضويت:شنبه 22 تیر 1392, 9:11 am
پست ها :
772 پست
محل سکونت:
تهران
تشکر کرده اید:
1970 مرتبه
تشکر شده:
3518 مرتبه در 773 پست ها

محل تولد: میلاجرد

وقتی اسکندر تمام دنیا را گرفت گفت طلوع و غروب خورشید در سرزمینهای من است وقتی به جزیره لوپای نروژ رسید دید آنجا اصلاً شب ندارد و آنجا بود که پی به بزرگی خداوند برد کلاً شب آنجا مانند 6 بعد از ظهر ماست .



در کشور نروژ جزیره ای است به نام لوپا که در مدت ۲۴ ساعت خورشید از نظر ها پنهان نمی شود .


حال آن گروهی که کم هم نیستن که ادعا دارند رسول پاکان محمد مصطفی (ص) یک انسان باهوش یا یک شاعر خوب و یا یک پیشگو بوده است ٬ بهتر است در باره این مطلب که در قرآن مجید در سوره کهف آیه ۹۰ در ۱۴۲۹ سال قبل آمده است با این دیدگاه که نه تا آن زمان و نه بعد از آن زمان رسول الله هیچ گاه پا به آن سرزمین نگذاشته بود چگونه در مورد این جزیره در قرآن سخن آورده است !!!!!!!!!!!!!؟


 


تا اینکه «ذوالقرنین» به سرزمینی رسید


 و آنجا قومی را یافت که ما ٬ میان آنها


و خورشید ساتری قرار ندادیم .


(آیه ۹۰ سوره کهف)


 


ذوالقرنین یکی از انبیاء خدا بود که در کتب تاریخی آمده است که بعد از حضرت لوط به این درجه رسیده است و در قرآن گوشه ای از داستان او را خداوند گماشته(از آیه ۸۴تا ۹۴سوره کهف) و بعد از او خضر نبی که پسر خاله وی بود و از اولاد سام بن نوح بود به درجه نبوت رسید .


_________________

ديروز دنبال گمنامي بوديم و امروز مواظبيم ناممان گم نشود...
آنجا(جبهه)بوي ايمان ميداد و اين جا ايمانمان بو مي دهد..
الهي : نصيرمان باش، تا بصير گرديم .
بصيرمان كن تا از مسير برنگرديم و آزادمان كن تا اسير نگرديم.
سردارشهيد شوشتري


بالا
 مشخصات ارسال پيغام خصوصي E-mail  
کاربران زیر از شما کاربر محترم jalali به خاطر این پست تشکر کرده اند
hadi asheri (دوشنبه 21 مرداد 1392, 9:50 am), atabaki (دوشنبه 21 مرداد 1392, 10:02 am), mojtaba20 (سه شنبه 22 مرداد 1392, 6:55 am), akbarabadi (يکشنبه 27 مرداد 1392, 4:04 pm), parisa (يکشنبه 27 مرداد 1392, 7:57 pm)
 موضوع پست: Re: آیا واقعا اسکندر تخت جمشید را به آتش کشید؟!
پستارسال شده در: يکشنبه 27 مرداد 1392, 3:38 am 
مدیر مالی سایت
مدیر مالی سایت
نماد کاربر
آفلاين
تاريخ عضويت:شنبه 22 تیر 1392, 9:11 am
پست ها :
772 پست
محل سکونت:
تهران
تشکر کرده اید:
1970 مرتبه
تشکر شده:
3518 مرتبه در 773 پست ها

محل تولد: میلاجرد

سلام- بنده شهر سى راز حافظ و تخت جمشید ورق طلاى حقوق بشر و آثار سوختن کاخ را از نزدیک رویت کرده و عرق سگى هیتلر و  55میلیون کشته وکاشت دیوار در شهر برلین هم درکتاب و فیلم دیده ام. گاندى پیر در استقلال هند موفق بوده امروز تمام اهالى هندو تقریبأ در آرامشند و اما کوله بار عصاى و چاروق شریعتى بر زمین مانده ؟ آنهایکه در میلاجرد در جهت وحدت برادرى قدم بر میدارند -. یا على مددى-.


_________________

ديروز دنبال گمنامي بوديم و امروز مواظبيم ناممان گم نشود...
آنجا(جبهه)بوي ايمان ميداد و اين جا ايمانمان بو مي دهد..
الهي : نصيرمان باش، تا بصير گرديم .
بصيرمان كن تا از مسير برنگرديم و آزادمان كن تا اسير نگرديم.
سردارشهيد شوشتري


بالا
 مشخصات ارسال پيغام خصوصي E-mail  
کاربران زیر از شما کاربر محترم jalali به خاطر این پست تشکر کرده اند
hadi asheri (يکشنبه 27 مرداد 1392, 6:44 am), akbarabadi (يکشنبه 27 مرداد 1392, 4:03 pm), parisa (يکشنبه 27 مرداد 1392, 7:59 pm), atabaki (سه شنبه 5 شهریور 1392, 7:53 am)
نمايش پست ها از پيشين:  مرتب سازي بر اساس  
ارسال مبحث جديد پاسخ به مبحث  [ 5 پست ] 


چه کسي حاضر است ؟

كاربران آنلاين: bing [bot]


شما نمي توانيد مبحث جديدي در اين انجمن ايجاد کنيد
شما نمي توانيد به مباحث در اين انجمن پاسخ دهيد
شما نمي توانيد پست هاي خود را در اين انجمن ويرايش کنيد
شما نمي توانيد پست هاي خود را در اين انجمن حذف کنيد

جستجو براي:
انتقال به:  
cron
News News Site map Site map SitemapIndex SitemapIndex RSS Feed RSS Feed Channel list Channel list
MilajerdSoftwareGroup Powered by: M.S.G | base on: phpbb 3.0.12 | Persian translator: Maghsad
phpBB SEO