مراسم عزاداری شام غریبان امام حسین(ع)درمسجد امیرالمومنین(ع)

عزاداری هاتون مقبول درگاه حق....

دمش گرم چه حاج آقای باحالی

تا جایی که من شنیدم، یزیدیان پس از اینکه در ظاهر لشکر امام حسینو شکست دادن، با زدن تبل جشن گرفتن، مطمئنا تبلاشون به این بزرگی نبود، حالا سوال اینجاست ما داریم عزاداری می کنیم یا جشن میگیریم.

و اما این تصویر، اگه کسی منظورشو فهمید به منم بگه، تو نگاه اول فکر کردم که صاحب ماشین عکس خودشو نقاشی کرده، تا ماشینش گم نشه، بعد که بیشتر فکر کردم گفتم چه کاریه

اما این عکسی که کشیده یه جوریه، مثله این معتادا میمونه که شیشه مصرف میکنن، صورتاشون کج میشه

خدایی نکرده نکنه به نیت حضرت عباس کشیده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ نه بابا کی حضرت عباسو دیده که عکسشو بکشه!!!!!!!

[quote="mosafer"]

دمش گرم چه حاج آقای باحالی

تا جایی که من شنیدم، یزیدیان پس از اینکه در ظاهر لشکر امام حسینو شکست دادن، با زدن تبل جشن گرفتن، مطمئنا تبلاشون به این بزرگی نبود، حالا سوال اینجاست ما داریم عزاداری می کنیم یا جشن میگیریم.

و اما این تصویر، اگه کسی منظورشو فهمید به منم بگه، تو نگاه اول فکر کردم که صاحب ماشین عکس خودشو نقاشی کرده، تا ماشینش گم نشه، بعد که بیشتر فکر کردم گفتم چه کاریه

اما این عکسی که کشیده یه جوریه، مثله این معتادا میمونه که شیشه مصرف میکنن، صورتاشون کج میشه

خدایی نکرده نکنه به نیت حضرت عباس کشیده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ نه بابا کی حضرت عباسو دیده که عکسشو بکشه!!!!!!!

ضمن سلام و  تشکر از نکات این کاربر محترم... البته نمیخوام عزاداری دوستان رو زیر سوال ببرم...اجرکم عند الله...و مقبول درگاه الهی

             متاسفانه  چند نکته هست که باید مورد توجه قرار بگیره..

1-آشغال های ریخته شده رو زمین ....ای کاش دوستانی که متصدی هستن و بعد نذری دادنی کیسه رو بین عزادارها  بگردونند..و پلاستیکها رو جمع کنند..این چهره ی شهر شهر رو زشت می کنه.......

2-خونهای ریخته شده تو کف خیابان هنگام ذبح قربانی....یعنی چی...مثلا خون جلوی هیئت در اوردن چه مشکلی رو حل می کنه...ایا امام حسین گفته خون رو بریزید تو خیابانها؟؟؟؟

3-طبل های به اون بزرگی...بلندگو های که صداهای وحشتناک تولید می کنه.....یه دونه بلندگو کافیه...   که ربطی به عزاداری ندارن..معلوم نیست از  کجا پیداشون شده وارد عزاداریها شده....یه طبل کوچیک واسه ی هماهنگی زنجیر زنها کافیه...                                                                                                                                    

بیاید یکبار روی این جمله تامل کنیم..

    ***«حسين بيشتر از آب، تشنه‌ لبيك بود،
افسوس كه به جاي افكارش زخم‌هاي تنش را نشانمان دادند
و بزرگترين دردش را بي آبي ناميدند***....                               

[/

بنده در ایام محرم بطور عبوری در منطقه ای از استان همدان را دیدم در بین آنها از علامت چند شاخه ای ، طبل در طبل خبری نبود در ذهنم دسته شهید طیب حاج رضایی تداعی شد به ابعاد کوچکتر بنده اطلاع دینیم اندک بوده ولی ما در جهت چشم و هم چشمی قرار گرفتیم و بنده فلسفه پیدایش علامت و طبل در طبل را در بین خودمان نمی دانم ولی فکر میکنم الگوی ما باید استانهایی مثل زنجان و بم و دیگر استانهایی باشد که در سیمای محترم خودمان در دید عموم قرار می دهد باشد - پر شدن خیابان از طبل صورت خوبی ندارد با احترام جلالی