دکتر شریعتی:

"نمیخواهد لباسی بدوزید و بر تن زن امروز نمایید فکر زن را اصلاح کنید او خود تصمیم میگیرد که چه لباسی برازنده اوست"

اینکه زن باشی...اما...

 اینکه زن باشی و از آبشار زیبای موهایت لذت ببری
ولی آن را بپوشانی و پنهان کنی طوری که حتی تاری از آن معلوم نباشد

اینکه زن باشی و اندام مناسبی داشته باشی
ولی آن را بپوشانی و پنهان کنی

 
اینکه زن باشی و بتوانی زیبا و با عشوه حرف بزنی
ولی نزنی و صدایت را نازک نکنی

اینکه زن باشی و بتوانی همکار نامحرمت را بخندانی طوری که لحظات شادی با هم داشته باشید
ولی نخندانی و از قید آن شادی هم بگذری و سنگین برخورد کنی

اینکه زن باشی و در بازار عرضه و تقاضای ادا و عشوه و هوی و هوس بتوانی عرضه کننده باشی
ولی نباشی هر چند که قابلیتش را داشته باشی

اینکه ارزش های جامعه ات وارونه شده باشد و برای ارزش های تو
در پوشش بودن های تو
ارزشی قائل نباشند

 
 
اینکه جوری حرف بزنی ، قدم برداری و پوشش داشته باشی که
همکارت ، استادت ، همکلاسی دانشگاهت تحریک نشود و راحت و آسوده کارش را بکند و تمرکزش بهم نریزد ؛ اینکه با همه این تناقض ها دست بگریبان باشی و حتی پایت گران هم تمام شود ؛

 

همه اینها ارزش یک لحظه نگاه رضایت بخش بانو را دارد که دست دعا بلند کند و بگوید خدایا
«  دختران امت پدرم ، همه زیبایی ها را داشتند و معیوب و مفلوج و کچل و زشت نبودند
ولی برای رضای تو زیبایی هایشان را از نامحرم پنهان کردند
پس تو محبت خودت را در دل هایشان صد چندان کن !
طوری که هیچ چشم و ابرویی
ناز و کرشمه ای
پول و مکنتی
نتواند جایگزین آن شود ! »

برادرم...!

برادرم ، من در این گرمای تابستان چادر سر میکنم ، سخت است ولی تنها 3 ماه است ، چادر آزادی حرکت و دستانم را می گیرد ، سخت است ولی نه زیاد،

چادر سر کردن مسئولیت می آورد و انتظار ، ولی تمام اینها سخت تر از کار تو نیست ، سخت تر از کار تو نیست که باید در تمام طول سال سر به زیر راه بروی و از میان شیاطین متحرک کوچه ها و خیابان ها، از میان بانوانی که نتوانسته اند خودنماییشان را کنترل کنند ، سالم رد شوی ،

از تو سخت تر نیست که همیشه باید مراقب خودت باشی وقتی می خواهی بیرون بروی یا فیلمی ببینی یا به اینترنت وصل شوی ، زیرا شیاطین برایت کمین کرده اند . از تو سخت تر نیست که در این هجوم بی مهابای وسوسه های دلفریب و پلیدی های نا جوانمردانه باید پاک باقی بمانی.

و خداوند مرد را قوی آفرید زیرا وظیفه ات بسی سنگین تر است و اگر در این آزمون ها پیروز شدی ،مردی خدایی میشوی!

میشه از خود میلاجرد شروع کرد، من یه سری واقعیاتی که در جامعه خودمون دیدم رو می گم و خودتون قضاوت کنید:

1- زنان در میلاجرد اکثریت بی سواد را تشکیل می دهند( مثل خواهرانم و دوستانشان و همه همسایه هایی که دور و برم هستند)

2- اگر قدرت انتخاب دارند چرا پس در سن 14 یا 15 سالگی ازدواج می کنند در این سن دخترها تازه مقطع راهنمایی را تمام کرده و چیزی از فنون زندگی نمی دانند و آمادگی شروع زندگی و مادر شدن را ندارند.

3- چرا باید همیشه مردان زنان را همراهی کنند و زن و مخصوصا دختر نمی تواند به تنهایی داخل شهر تردد کند.

4- دختر جرات نمی کند با یک پسر حرف بزند و نمی دانم فردا چطور می خواهد خانه بخت برود.

5- کم نیستند کسانی که به زور چادر سر کرده اند، این از نحوه چادر سرکردنشان معلوم است.

6- (ازدواج زوری هم که به گوش می رسد)

7- زنان به خاطر محدودیت شان تقدیر گرا نیز هستند.

(این مواردی که ذکر کردم همه را خودم تجربه کرده و بارها دیده ام )

آزادی هر کس تا جایی باید باشد که به دیگران لطمه وارد نشود حتی امری مثل حجاب

البته درنظر داشته باشید که همین کامپیوتری که داریم و اینترنتی که استفاده می کنیم از کشورهای بی حجاب آمده اند.

پروفایلتون به حرف هاتان ارتباطی ندارد اگر امکان دارد یک رنگ باشید حتی در فضای مجازی.

	sahar baran نوشته است: اینکه زن باشی...اما...  اینکه زن باشی و از آبشار زیبای موهایت لذت ببری ولی آن را بپوشانی و پنهان کنی طوری که حتی تاری از آن معلوم نباشد اینکه زن باشی و اندام مناسبی داشته باشی ولی آن را بپوشانی و پنهان کنی   اینکه زن باشی و بتوانی زیبا و با عشوه حرف بزنی ولی نزنی و صدایت را نازک نکنی اینکه زن باشی و بتوانی همکار نامحرمت را بخندانی طوری که لحظات شادی با هم داشته باشید ولی نخندانی و از قید آن شادی هم بگذری و سنگین برخورد کنی اینکه زن باشی و در بازار عرضه و تقاضای ادا و عشوه و هوی و هوس بتوانی عرضه کننده باشی ولی نباشی هر چند که قابلیتش را داشته باشی اینکه ارزش های جامعه ات وارونه شده باشد و برای ارزش های تو در پوشش بودن های تو ارزشی قائل نباشند     اینکه جوری حرف بزنی ، قدم برداری و پوشش داشته باشی که همکارت ، استادت ، همکلاسی دانشگاهت تحریک نشود و راحت و آسوده کارش را بکند و تمرکزش بهم نریزد ؛ اینکه با همه این تناقض ها دست بگریبان باشی و حتی پایت گران هم تمام شود ؛   همه اینها ارزش یک لحظه نگاه رضایت بخش بانو را دارد که دست دعا بلند کند و بگوید خدایا «  دختران امت پدرم ، همه زیبایی ها را داشتند و معیوب و مفلوج و کچل و زشت نبودند ولی برای رضای تو زیبایی هایشان را از نامحرم پنهان کردند پس تو محبت خودت را در دل هایشان صد چندان کن ! طوری که هیچ چشم و ابرویی ناز و کرشمه ای پول و مکنتی نتواند جایگزین آن شود ! »

از استخر رفتنشون که خبر دارم مثل سفیر ایران در برزیل و دوش آفتاب در دبی.

ما در اینجا فقط بر سر مسائل بحث می کنیم و لازم نیست در مورد هم قضاوت کنیم. من هم در مورد شما چنین نظری دارم. حالا شما هر اعتقادی داری داشته باش من این چیزی که به عین می بینم بازگو می کنم شما اگر غیر از این می بینید نظرتان را بگویید.

حجاب هم یکی از مسائل اجتماعی ماست و می دانیم که به خیلی از مسائل دیگر اثر می گذارد چه مثبت و چه منفی. حالا شما بعد مثبتش را پررنگ می بینید و من اثرات منفی اش را بیشتر می بینم. ما فقط در اینجا بحث می کنیم نه چیز دیگر.

	farzam نوشته است: ali agha نوشته است: ما باید آزاد باشیم و خودمون انتخاب کنیم که می خواهیم حجاب داشته باشیم یا خیر. مثل خیلی از کشورها که مرز حجاب و غیر حجاب مشخص است و از مسائل بدحجابی کشور ما در آنجا خبری نیست.  حجاب اجباری= رواج دروغ، دورویی، دغلکاری، ریا مگه به قانون اساسي افغاني ها اومدن راي دادن كه حالا ميگي خودمون بايد انتخاب كنيم ... حالا تمام مسائل و مشكلات كشور با لخت و عريان شدن درست ميشه ؟؟؟ اگه اينجوريه ... آقاياني كه با حجاب مخالفند ميتونن از فردا يك ساعت برن تركيه و كشورهايي كه مورد پسندشان هست با خانمهايشان دوش آفتاب بگيرن . اعصابم از اين همه كج فهمي و سخن پراكنيه بدون فكر بهم ميخوره .

	ali agha نوشته است: پروفایلتون به حرف هاتان ارتباطی ندارد اگر امکان دارد یک رنگ باشید حتی در فضای مجازی. sahar baran نوشته است: اینکه زن باشی...اما...  اینکه زن باشی و از آبشار زیبای موهایت لذت ببری ولی آن را بپوشانی و پنهان کنی طوری که حتی تاری از آن معلوم نباشد اینکه زن باشی و اندام مناسبی داشته باشی ولی آن را بپوشانی و پنهان کنی   اینکه زن باشی و بتوانی زیبا و با عشوه حرف بزنی ولی نزنی و صدایت را نازک نکنی اینکه زن باشی و بتوانی همکار نامحرمت را بخندانی طوری که لحظات شادی با هم داشته باشید ولی نخندانی و از قید آن شادی هم بگذری و سنگین برخورد کنی اینکه زن باشی و در بازار عرضه و تقاضای ادا و عشوه و هوی و هوس بتوانی عرضه کننده باشی ولی نباشی هر چند که قابلیتش را داشته باشی اینکه ارزش های جامعه ات وارونه شده باشد و برای ارزش های تو در پوشش بودن های تو ارزشی قائل نباشند     اینکه جوری حرف بزنی ، قدم برداری و پوشش داشته باشی که همکارت ، استادت ، همکلاسی دانشگاهت تحریک نشود و راحت و آسوده کارش را بکند و تمرکزش بهم نریزد ؛ اینکه با همه این تناقض ها دست بگریبان باشی و حتی پایت گران هم تمام شود ؛   همه اینها ارزش یک لحظه نگاه رضایت بخش بانو را دارد که دست دعا بلند کند و بگوید خدایا «  دختران امت پدرم ، همه زیبایی ها را داشتند و معیوب و مفلوج و کچل و زشت نبودند ولی برای رضای تو زیبایی هایشان را از نامحرم پنهان کردند پس تو محبت خودت را در دل هایشان صد چندان کن ! طوری که هیچ چشم و ابرویی ناز و کرشمه ای پول و مکنتی نتواند جایگزین آن شود ! »

منظورتون چيه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

مطالبي رو كه عنوان كردين هيچ ارتباطي به بحث حجاب نداره ....ربطش به فرهنگ غلطي داره كه كدخداها و انحصار طلبها بر ما روا داشته اند ....تا سواد و پيشرفت منحصر به خاندان خودشون باشه . اگه ربط داشت اين همه دكتر و مهندس و دانشجوي مقيد به حجاب را نداشتيم. البته بحثتون ظرفيت بحث نداره ... چون مبناي ديدگاههايي كه ارائه كردين در سطح ميلاجرده .... نه ارزش والاي حجاب !!! ولي بر خود لازم و واجب ميدانم تا براي اينكه شبهه اي در ذهن كسي ايجاد نشه مباحثي رو مطرح كنم ... البته اعضاي تالار تماماً فرهيختگاني هستند كه به جملات قاصر اين حقير احتياجي ندارند ... ولي براي رهگذراني كه از تالار ديدن ميفرمايند بد نيست .

1- ما نمي توانيم جامعه كوچكي مثل ميلاجرد رو مثال بزنيم و قانون و ارزش والايي مثل حجاب رو زير سوال ببريم ... اگه بخواين موردي قضاوت كنييد ميتونين يه سر به روستاي دل آرام اگه اشتباه نكرده باشم بزنين تا متوجه بشين حرفاتون مبناي ايدئولوژيكي نداره .... روستايي از توابع تفرش

2- اين فرهنگ هيچ ارتباطي به فرهنگ اسلامي ندارد و همانطور كه عرض شد در مسائل ديگري ريشه دارد .

3- اين فرهنگ هيچ ارتباطي به فرهنگ اسلامي ندارد و همانطور كه عرض شد در مسائل ديگري ريشه دارد .

4- منظورتان از يك پسر كيه ؟؟؟ اگه منظورتون دوستي هاي رايج در جامعه هست به اين ميگن لاابالي گري و هرزگي كه اتفاقا خيلي هم جرات ميكنند و باب شده ولي اگر به عنوان ازدواج ميفرمايين دردين اسلام هيچ محدوديتي در اين زمينه نيست .

5- اسلام نيتها رو به روز جزا موكول كرده و كاري به نيتها در اين دنيا نداره .

6-اين فرهنگ هيچ ارتباطي به فرهنگ اسلامي ندارد و همانطور كه عرض شد در مسائل ديگري ريشه دارد .

7-اين فرهنگ هيچ ارتباطي به فرهنگ اسلامي ندارد و همانطور كه عرض شد در مسائل ديگري ريشه دارد .

شما به جاي اين حرفها مي توانيد در جهت اغناي فرهنگ دوروبري ها تلاش كنيد نه زير سوال بردن اصلي از اصل فرهنگ اسلامي .

اسلام در استفاده كردن از علوم حتي از كفار هم هيچ محدوديتي ندارد .

اگر فرهنگ اسلامی نتواند روی این مسائل اثر بگذارد پس اسلام برای چه چیزی تاثیر گذار است؟ عقاید ما به رفتارمان تاثیر می گذارد و بنیان عقاید همه ما اسلام است چه بخواهیم و چه نخواهیم.

در ضمن اگر به اسلام به صورت کلی نگاه کنیم و جامعه آماری ما کل کشورهای اسلامی باشد وضع بدتر از این می شود، ما باید مسائلی را مطرح کنیم که قابلیت اجرایی داشته باشد وگرنه به هیچ دردی نمی خورد.

یه پیشنهاد هم برای همه کسانی که اینجا گفتگو می کنند دارم. اینجا تالار گفتمان میلاجرد هست و ما طبق همین با هم گفتگو می کنیم در گفتگو هم نظرات مخالف و موافق وجود دارد. اینکه یکی بیاد یه مسئله ای را مطرح کند و همه هم تایید کنند و موافق آن باشند می شود همان چیزی که الان هستیم و تغییری نخواهیم کرد. 

منظورم همون عکسی هست که انتخاب کرده اید. موهاش بازه و عکس دلربایی است و به کسی که از حجاب طرفداری می کنه، نمی خوره.

	sahar baran نوشته است: ali agha نوشته است: پروفایلتون به حرف هاتان ارتباطی ندارد اگر امکان دارد یک رنگ باشید حتی در فضای مجازی. sahar baran نوشته است: اینکه زن باشی...اما...  اینکه زن باشی و از آبشار زیبای موهایت لذت ببری ولی آن را بپوشانی و پنهان کنی طوری که حتی تاری از آن معلوم نباشد اینکه زن باشی و اندام مناسبی داشته باشی ولی آن را بپوشانی و پنهان کنی   اینکه زن باشی و بتوانی زیبا و با عشوه حرف بزنی ولی نزنی و صدایت را نازک نکنی اینکه زن باشی و بتوانی همکار نامحرمت را بخندانی طوری که لحظات شادی با هم داشته باشید ولی نخندانی و از قید آن شادی هم بگذری و سنگین برخورد کنی اینکه زن باشی و در بازار عرضه و تقاضای ادا و عشوه و هوی و هوس بتوانی عرضه کننده باشی ولی نباشی هر چند که قابلیتش را داشته باشی اینکه ارزش های جامعه ات وارونه شده باشد و برای ارزش های تو در پوشش بودن های تو ارزشی قائل نباشند     اینکه جوری حرف بزنی ، قدم برداری و پوشش داشته باشی که همکارت ، استادت ، همکلاسی دانشگاهت تحریک نشود و راحت و آسوده کارش را بکند و تمرکزش بهم نریزد ؛ اینکه با همه این تناقض ها دست بگریبان باشی و حتی پایت گران هم تمام شود ؛   همه اینها ارزش یک لحظه نگاه رضایت بخش بانو را دارد که دست دعا بلند کند و بگوید خدایا «  دختران امت پدرم ، همه زیبایی ها را داشتند و معیوب و مفلوج و کچل و زشت نبودند ولی برای رضای تو زیبایی هایشان را از نامحرم پنهان کردند پس تو محبت خودت را در دل هایشان صد چندان کن ! طوری که هیچ چشم و ابرویی ناز و کرشمه ای پول و مکنتی نتواند جایگزین آن شود ! » منظورتون چيه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟