مشاهده پست هاي بدون جواب | نمايش مبحث هاي فعال
نويسنده |
پيغام |
maleki
|
موضوع پست: Re: عشق ارسال شده در: سه شنبه 19 آذر 1392, 3:40 pm |
|
تاريخ عضويت:چهارشنبه 7 اردیبهشت 1390, 8:23 am پست ها : 4788 پست محل سکونت: شهر زیبای میلاجرد
تشکر کرده اید: 14441 مرتبه
تشکر شده: 11286 مرتبه در 2505 پست ها
محل تولد: جهان هستی
|
اگه احساس داشته باشی پیروز عشقه ولی اگر منطق داشته باشی پیروز عقل هستش...
_________________ دهانم پر از حرف های نگفته است و دلم پر از درد ....!!!
اما افسوس نه با دهان پر میتوان صحبت کرد و نه با دلی پر از درد!!!!
|
|
بالا |
|
 |
کاربران زیر از شما کاربر محترم maleki به خاطر این پست تشکر کرده اند atabaki (سه شنبه 19 آذر 1392, 3:43 pm), مرتضى غرىبى (سه شنبه 19 آذر 1392, 3:52 pm), rohoolah karami (سه شنبه 19 آذر 1392, 6:32 pm), ya3na (چهارشنبه 20 آذر 1392, 4:14 pm), akbarabadi (چهارشنبه 20 آذر 1392, 8:52 pm), hadi.m (جمعه 27 دی 1392, 10:32 am) |
yas110
|
موضوع پست: Re: عشق ارسال شده در: سه شنبه 19 آذر 1392, 3:55 pm |
|
تاريخ عضويت:شنبه 6 خرداد 1391, 7:17 am پست ها : 237 پست
تشکر کرده اید: 569 مرتبه
تشکر شده: 802 مرتبه در 149 پست ها
|
نسل ما نسل عشق های مجازیه ، نسلی که دست عشقشو پشت مانیتور گرفت نسلی که صورت عشقشو پشت مانیتوربوسید نسلی که عشق داشت ولی شب به جای عشقش پتوش رو بغل کرد و خوابید عشق های مجازی که حتی نفهمیدیم !کسی که عاشقشیم پسره یا دختر، حرفاش راسته یادروغ
_________________ اللهم صل علی محمد و آل محمد
|
|
بالا |
|
 |
کاربران زیر از شما کاربر محترم yas110 به خاطر این پست تشکر کرده اند rohoolah karami (سه شنبه 19 آذر 1392, 6:33 pm), ya3na (چهارشنبه 20 آذر 1392, 4:14 pm), maleki (پنج شنبه 21 آذر 1392, 3:13 pm), parisa (يکشنبه 8 دی 1392, 8:41 am), hadi.m (جمعه 27 دی 1392, 10:32 am) |
ya3na
|
موضوع پست: Re: عشق ارسال شده در: چهارشنبه 20 آذر 1392, 8:04 pm |
|
تاريخ عضويت:سه شنبه 2 مهر 1392, 7:32 am پست ها : 364 پست
تشکر کرده اید: 913 مرتبه
تشکر شده: 2167 مرتبه در 370 پست ها
محل تولد: اراك
|
نگاه تو...
مرا عاشق تر ازپیش می کند...
چه معجونی می شود زندگی...
با لمس دستان تو...
باحس عشق تو...
_________________ EnSan mOjodis k Ziyad mojOd niS
|
|
بالا |
|
 |
کاربران زیر از شما کاربر محترم ya3na به خاطر این پست تشکر کرده اند maleki (پنج شنبه 21 آذر 1392, 3:13 pm), rohoolah karami (چهارشنبه 4 دی 1392, 8:31 am), aliazizi (سه شنبه 24 دی 1392, 8:39 pm), hadi.m (چهارشنبه 25 دی 1392, 7:37 am) |
yas110
|
موضوع پست: Re: عشق ارسال شده در: سه شنبه 26 آذر 1392, 7:59 am |
|
تاريخ عضويت:شنبه 6 خرداد 1391, 7:17 am پست ها : 237 پست
تشکر کرده اید: 569 مرتبه
تشکر شده: 802 مرتبه در 149 پست ها
|
دیوانگی و عشق
زمان های قدیم٬ وقتی هنوز راه بشر به زمین باز نشده بود.
فضیلت ها و تباهی ها دور هم جمع شده بودند.
ذکاوت گفت بیایید بازی کنیم. مثل چشم بستن!
دیوانگی فریاد زد: آره قبوله من چشم می بندم!
چون کسی نمی خواست دنبال دیوانگی بگردد٬ همه قبول کردند.
دیوانگی چشم هایش را بست و شروع به شمردن کرد:
یک٬ … دو٬ … سه٬ … !
همه به دنبال جایی بودند که قایم بشوند.
نظافت خودش را به شاخ ماه آویزان کرد.
خیانت خودش را داخل انبوهی از زباله ها مخفی کرد.
اصالت به میان ابر ها رفت.
هوس به مرکز زمین راه افتاد.
دروغ که می گفت به اعماق کویر خواهد رفت٬ به اعماق دریا رفت.
طمع داخل یک سیب سرخ قرار گرفت.
حسادت هم رفت داخل یک چاه عمیق.
آرام آرام همه قایم شده بودند و
دیوانگی همچنان می شمرد: هفتادو سه٬ هفتادو چهار٬ …
اما عشق هنوز معطل بود و نمی دانست به کجا برود.
تعجبی هم ندارد. قایم کردن عشق خیلی سخت است.
دیوانگی داشت به عدد ۱۰۰ نزدیک می شد٬ که عشق رفت
وسط یک دسته گل رز آرام نشت.
دیوانگی فریاد زد: دارم میام. دارم میام …
همان اول کار تنبلی را دید. تنبلی اصلا تلاش نکرده بود تا قایم شود.
بعد هم نظافت را یافت. خلاصه نوبت به دیگران رسید. اما از عشق خبری نبود.
دیوانگی دیگر خسته شده بود که حسادت حسودیش گرفت و
آرام در گوش او گفت: عشق در آن سوی گل رز مخفی شده است.
دیوانگی با هیجان زیادی یک شاخه گل از درخت کند
و آن را با تمام قدرت داخل گل های رز فرو برد.
صدای ناله ای بلند شد. عشق از داخل شاخه ها بیرون آمد٬ دست هایش را جلوی
صورتش گرفته بود
و از بین انگشتانش خون می ریخت.
شاخهء درخت٬ چشمان عشق را کور کرده بود.
دیوانگی که خیلی ترسیده بود با شرمندگی گفت
حالا من چی کار کنم؟ چگونه می توانم جبران کنم؟
عشق جواب داد: مهم نیست دوست من٬ تو دیگه نمیتونی کاری بکنی٬
فقط ازت خواهش می کنم از این به بعد یار من باش.
همه جا همراهم باش تا راه را گم نکنم.
و از همان روز تا همیشه عشق و دیوانگی همراه یکدیگر به
احساس تمام آدم های عاشق سرک می کشند …
_________________ اللهم صل علی محمد و آل محمد
|
|
بالا |
|
 |
کاربران زیر از شما کاربر محترم yas110 به خاطر این پست تشکر کرده اند maleki (چهارشنبه 4 دی 1392, 9:43 am), rohoolah karami (پنج شنبه 5 دی 1392, 3:52 pm), aliazizi (سه شنبه 24 دی 1392, 8:39 pm), hadi.m (چهارشنبه 25 دی 1392, 7:38 am) |
rain
|
موضوع پست: Re: عشق ارسال شده در: چهارشنبه 4 دی 1392, 7:11 am |
|
تاريخ عضويت:سه شنبه 7 خرداد 1392, 11:40 am پست ها : 10 پست
تشکر کرده اید: 48 مرتبه
تشکر شده: 49 مرتبه در 10 پست ها
محل تولد: زنجان
|
آقای اتابکی بخاطر کم اعتمادی نیست اتفاقا طرف بدونه خیلی بهش اعتماد دارید نمیگم همه اما بیشترشون سواستفاده میکنن.هرچیزی درحد تعادل خوبه عشق و دوست داشتنم باید درحدی باشه که طرف دور برنداره اما تعداد کمی هم هستن لیاقت عشق و دوست داشتن دارن
|
|
بالا |
|
 |
کاربران زیر از شما کاربر محترم rain به خاطر این پست تشکر کرده اند مرتضى غرىبى (چهارشنبه 4 دی 1392, 7:32 am), maleki (چهارشنبه 4 دی 1392, 9:43 am), ya3na (چهارشنبه 4 دی 1392, 8:08 pm), rohoolah karami (پنج شنبه 5 دی 1392, 3:52 pm), hadi.m (سه شنبه 24 دی 1392, 8:13 pm), aliazizi (سه شنبه 24 دی 1392, 8:40 pm) |
pedram
|
موضوع پست: Re: عشق ارسال شده در: دوشنبه 23 دی 1392, 6:27 pm |
|
تاريخ عضويت:شنبه 21 دی 1392, 6:13 pm پست ها : 50 پست محل سکونت: تهران
تشکر کرده اید: 152 مرتبه
تشکر شده: 299 مرتبه در 50 پست ها
محل تولد: میلاجرد
|
روش تشخیص نشانه های عشق حقیقی 
در رمان نویسی، نشانه های عشق واقعی به سمت ملودرام گرایش دارد. تپش قلب، بی خوابی، بی اشتهایی، به حرکت درآمدن پرده ها و آتش بازی.
اما اگر چنین چیزهایی را حس کردید، آنقدر که اسیر هوس شده اید، عاشق نشده اید. اگر هوس را کنار بگذاریم، نشانه هایی که در این مقاله برایتان عنوان می کنیم، نشانه های انکارناپذیر از عشق حقیقی—و سلامت احساسی—هستند. به راحتی علت اینکه نمی خواهید با کسی ارتباط برقرار کنید را توضیح می دهید باوجود اینهمه بیماری های مختلف دیگر هر روز با یکی بودن به اندازه گذشته جذابیت ندارد. مسئله تمایل به تک پر بودن نیست مسئله حرف زدن درمورد آن است. تعداد زیادی از زن ها و مردها تک همسری هستند و احساس می کنند که تمایلشان برای چشم پوشی از بقیه به همسرشان قدرت بیشتری می دهد. اما وقتی دوست داشته باشید که این حس و تمایل خودتان را توضیح دهید نه تنها عاشق هستید بلکه فردی منطقی و فهمیده نیز به نظر خواهید رسید. دفترچه خاطرات گذشته تان را دفن می کنید. "من دفترچه خاطراتم را دفن کرده ام!" این جمله نه تنها تک پر بودن فرد بلکه برنامه داشتن برای آن را نشان می دهد مخصوصاً وقتی می گویید که هیچکس از آشنایانتان به پای معشوق فعلیتان نمی رسد. تمایل شما برای خلاص شدن از آن، نشان از این واقعیت دارد. همچنین نشانه این است که دیگر هیچ تمایلی برای دیدن عشق های قبلیتان ندارید و این یعنی در این رابطه دیگر میلی به برگشت وجود ندارد و فقط می خواهید به جلو بروید. شاید با خودتان فکر کنید که منصفانه نیست که دفترچه خاطرات را در شومینه بیندازید و بسوزانید، به همین دلیل اطلاعاتتان را روی لپ تاپ شخصیتان که دست هیچکس به آن نمی رسد ذخیره می کنید. تعهد، تعهد است. اگر تظاهر کنید که دفترچه خاطراتتان را دور ریخته اید یعنی تظاهر به متعهد بودن می کنید. پس بزرگ شوید: اگر به اندازه کافی بزرگ شده اید که کسی که دوستش دارید شما را جدی بگیرد، پس یعنی به اندازه کافی هم بزرگ شده اید که خودتان خودتان را جدی بگیرید. در روابط متعهد دیگر جایی برای دوز و کلک نیست. جایی می روید که از آن متنفر هستید. اینکه دلتان بخواهد که با عشقتان جایی بروید که به شدت از آنجا متنفر هستید و اصلاً هم به خاطر آن ناراحت نشوید یکی از نشانه های خوب عاشق شدن است. وقتی تازه شروع به قرار گذاشتن کرده بودید وسوسه می شدید که این رابطه را بر هم بزنید. در مرحله بعدی رابطه برای خودتان می ایستید و کارهایی که دوست ندارید را به هیچ وجه انجام نمی دهید. این فرایند کاملاً لازم است چون اگر قرار است یک عشق واقعی وجود داشته باشد باید بر مبنای اینکه خود واقعیتان کیست بنا شود نه کسی که طرفتان دوست دارد باشید. اما وقتی در آخر به عشق می رسید نیاز به اثبات مداوم خودتان با تاثیرات معشوقتان نرم تر می شود و این حس بخشش به خاطر عشقتان سخاوتتان را جبران می کند. لازم نیست خوب حواستان به همه چیز باشد تا همه چیز 50-50 باشد. اما وقتی حس کنید که عدالت و مساوات و احترام بینتان وجود دارد آنوقت برای انجام کاری که از آن متنفرید اما طرفتان به آن علاقه دارد تمایل بیشتری پیدا می کنید. به عبارت دیگر، آن فرد از آن کار یا اتفاق مهمتر می شود. اگر ولخرج باشید صرفه جوتر و اگر خسیس باشید دست و دلبازتر می شوید مسئله پول نیست بلکه میل به امتحان کردن اعتقادات اصلی به خاطر ارزش گذاشتن به فردی دیگر و دیدگاه و نظرات اوست. هر رابطه خوبی ما را تغییر می دهد. اگر با عشقتان بودن باعث می شود یک بخش اصلی از خودتان را تغییر دهید فقط نشانه عشق نیست، بلکه نشاندهنده احترام و میل به یادگرفتن از همدیگر است. این یعنی رابطه تان اینقدر امن هست که بخواهید در آن دست به امتحان کردن کاری جدید بزنید. ریا و دورویی را فراموش کنید. باید اینقدر جرات، قدرت و انرژی داشته باشید تا سیستم اعتقادی خودتان را چه سیاست، سقط جنین، غذای چینی، مسافرت، بچه دار شدن، باغبانی، پول یا هر عقیده دیگری به چالش بکشید. هیچ کاری نکردن اما با هم بودن فوق العاده به نظر می رسد در مراحل اول رابطه عطش عمیقی برای شناختن همدیگر وجود دارد اما این دوران کمی ترسناک هم به نظر می رسد چون ممکن است طرف مقابل کسی نباشد که شما فکر می کردید یا بدتر از آن، شما آن کسی نباشید که طرف مقابلتان می خواسته است. بااینکه در ابتدای رابطه هیچ چیز قطعی نیست اما شما فکر می کنید که اینطور است به همین خاطر دوست دارید همیشه با هم باشید و کاری انجام دهید، چه در ملاء عام چه محرمانه. در این دوران همیشه دنبال جایی هستید که با هم بروید و کاری که با هم انجام دهید. اگر زن و شوهری هستید که به رابطه جنسی علاقه دارید، کارهایی که می کنید هم پیرامون این رابطه خواهد و بقیه کارها اهمیت زیادی نخواهد داشت. اما وقتی آن عطش جنسی اولیه فروکش کرد دوست دارید پز همدیگر را به بقیه بدهید چون حس می کنید که خوب با هم جور شده اید و به آن افتخار می کنید. وقتی حس کنید که هیچ کاری نکردن اما با هم بودن هم می تواند لذت بخش باشد یعنی عاشق شده اید چون مراحل قبلی که مرحله ترس، رابطه جنسی و پز دادن است را پشت سر گذاشته اید. حالا رابطه فقط به شما دو نفر منحصر می شود نه آدم ها یا کارهای دیگر. درواقع بااینکه در زندگی طبیعی همدیگر وارد شده اید اما با هم بودن برایتان فوق العاده ترین چیزی است که می توانید فکر انجامش را بکنید. حاضرید خودتان بودن را به خطر بیندازید خودتان بودن مهمترین مسئله ممکن است. بقیه مواردی که در این مقاله ذکر کردیم همه مستلزم این است که خودتان باشید اما وقتی واقعاً کسی را دوست داشته باشید دوست دارید بداند که شما که هستید و شما را برای آنچه که هستید دوست بدارد نه آنچه که تظاهر می کنید هستید. وقتی در یک رابطه عاشقانه واقعی باشید می توانید صادق و رک و راست باشید و از فرصت ها استفاده کنید. بخش نیرنگ آمیز عاشق بودن این است که می تواند شما را ترغیب کند خودتان باشید. شما دوست دارید کسی که قرار است شریک زندگیتان شود همیشه خوشحال و خوشبخت باشد و تنها راه آن این است که خودِ واقعیتان باشید. مطمئناً الان که او را اینقدر دوست دارید دلتان نمی خواهد با دروغ با او زندگی کنید اما باید مراقب باشید که به چه اعتراف می کنید. یادتان باشد که بین صداقت و دورویی سکوت است. اگر اینقدر بزرگ شده اید که عاشق شوید، پس اینقدر عاشق شده اید که بفهمید بعضی وقت ها باید ساکت باشید.
_________________ گرگ ها را دوست دارم مرگ را قبول میکنند ، اما هیچ گاه تن به قلاده نمیدهند . . .
|
|
بالا |
|
 |
کاربران زیر از شما کاربر محترم pedram به خاطر این پست تشکر کرده اند مرتضى غرىبى (دوشنبه 23 دی 1392, 6:44 pm), maleki (سه شنبه 24 دی 1392, 2:11 pm), mohammadi (سه شنبه 24 دی 1392, 6:55 pm), hadi.m (سه شنبه 24 دی 1392, 8:13 pm), aliazizi (سه شنبه 24 دی 1392, 8:40 pm), nigouel (چهارشنبه 25 دی 1392, 6:40 am), rohoolah karami (پنج شنبه 26 دی 1392, 10:51 am), parisa (يکشنبه 27 بهمن 1392, 9:03 pm) |
pedram
|
موضوع پست: Re: عشق ارسال شده در: سه شنبه 24 دی 1392, 8:08 pm |
|
تاريخ عضويت:شنبه 21 دی 1392, 6:13 pm پست ها : 50 پست محل سکونت: تهران
تشکر کرده اید: 152 مرتبه
تشکر شده: 299 مرتبه در 50 پست ها
محل تولد: میلاجرد
|
شعر عاشقانه چشمای آبی تو: 
نکنه یکی بیاد چشماتو از من بگیره، ماهی دل بمیره دریاتو ماتم بگیره...
چشای آبی تو مثل یه دریا میمونه دل خسته منم مثل یه ماهی میمونه ماهی خسته من می خواد تو دریا بمونه ماهی خسته من نذار که تنها بمونه ماهی دوست داره خونه اش همیشه تو دریا باشه بوسه بر موج بزنه کنار ماهیها باشه ماهی خسته من می خواد که تنها نمونه ماهی خسته من بذار تو دریا بمونه

ماهی اگه تنها باشه خسته و دلگیر میشه ماهی تو دریا نباشه اسیر ماهیگیر میشه نکنه یکی بیاد چشماتو از من بگیره ماهی دل بمیره دریاتو ماتم بگیره ماهی خسته من نذار که تنها بمونه ماهی خسته من نذار که تنها بمونه
_________________ گرگ ها را دوست دارم مرگ را قبول میکنند ، اما هیچ گاه تن به قلاده نمیدهند . . .
|
|
بالا |
|
 |
کاربران زیر از شما کاربر محترم pedram به خاطر این پست تشکر کرده اند hadi.m (سه شنبه 24 دی 1392, 8:13 pm), aliazizi (سه شنبه 24 دی 1392, 8:40 pm), nigouel (چهارشنبه 25 دی 1392, 6:40 am), yas110 (چهارشنبه 25 دی 1392, 6:46 am), maleki (چهارشنبه 25 دی 1392, 12:59 pm), rohoolah karami (پنج شنبه 26 دی 1392, 10:50 am), parisa (يکشنبه 27 بهمن 1392, 9:03 pm) |
ali b1391
|
موضوع پست: Re: عشق ارسال شده در: سه شنبه 24 دی 1392, 9:42 pm |
|
تاريخ عضويت:جمعه 6 بهمن 1391, 8:34 pm پست ها : 16 پست محل سکونت: میلاجرد
تشکر کرده اید: 46 مرتبه
تشکر شده: 99 مرتبه در 15 پست ها
محل تولد: میلاجرد
|
حرفت که میشود با خنده میگویم: یادش بخیر،فراموشش کردم... اما نمیدانند هنوز هم کسی اشتباه تماس میگیرد سست میشوم که نکند تو باشی ...
_________________
لا لایی هایش رامن گفتم…
رفت آغوش دیگری خوابید...
|
|
بالا |
|
 |
کاربران زیر از شما کاربر محترم ali b1391 به خاطر این پست تشکر کرده اند hadi.m (سه شنبه 24 دی 1392, 9:48 pm), nigouel (چهارشنبه 25 دی 1392, 6:39 am), yas110 (چهارشنبه 25 دی 1392, 6:45 am), maleki (چهارشنبه 25 دی 1392, 12:52 pm), pedram (چهارشنبه 25 دی 1392, 3:01 pm), rohoolah karami (پنج شنبه 26 دی 1392, 10:50 am), parisa (يکشنبه 27 بهمن 1392, 9:03 pm) |
hadi.m
|
موضوع پست: Re: عشق ارسال شده در: چهارشنبه 25 دی 1392, 6:24 pm |
|
تاريخ عضويت:جمعه 4 اسفند 1391, 12:39 pm پست ها : 359 پست محل سکونت: میلاجرد
تشکر کرده اید: 2789 مرتبه
تشکر شده: 1890 مرتبه در 363 پست ها
محل تولد: میلاجرد
|
دفتر عشـــق كه بسته شـد ديـدم منــم تــموم شــــــــــــــــــــــــدم خونـم حـلال ولـي بــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدون به پايه تو حــروم شــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدم اونيكه عاشـق شده بــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــود بد جوري تو كارتو مونــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــد براي فاتحه بهــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــت حالا بايد فاتحه خونــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــد تــــموم وســـعت دلــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــو بـه نـام تـو سنــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــد زدم غــرور لعنتي ميگفـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــت بازي عشـــــقو بلــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدم از تــــو گــــله نميكنــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم از دســـت قــــلبم شاكيـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم چــرا گذشتـــم از خــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــودم چــــــــراغ ره تـاريكــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــيم دوسـت ندارم چشماي مـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــن فردا بـه آفتاب وا بشـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه چه خوب ميشه تصميم تــــــــــــــــــــــــــــــــو آخـر مـاجرا بــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــشه دسـت و دلت نلــــــــــــــــــــــــرزه بزن تير خـــــــــــــــــلاص رو ازاون كه عاشقـــت بود بشنواين التماسرو ــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــ ـــــــــــ ــــــ .-
_________________ يادمان باشداگر تنگي دل غوغا كرد... مــــــــهدي فاطمه(ص) تنهاست از او ياد كنيم.
|
|
بالا |
|
 |
کاربران زیر از شما کاربر محترم hadi.m به خاطر این پست تشکر کرده اند maleki (چهارشنبه 25 دی 1392, 8:55 pm), pedram (پنج شنبه 26 دی 1392, 10:38 am), rohoolah karami (پنج شنبه 26 دی 1392, 10:50 am), مرتضى غرىبى (چهارشنبه 15 مرداد 1393, 6:53 pm) |
hadi.m
|
موضوع پست: Re: عشق ارسال شده در: چهارشنبه 25 دی 1392, 6:41 pm |
|
تاريخ عضويت:جمعه 4 اسفند 1391, 12:39 pm پست ها : 359 پست محل سکونت: میلاجرد
تشکر کرده اید: 2789 مرتبه
تشکر شده: 1890 مرتبه در 363 پست ها
محل تولد: میلاجرد
|
من ، تو : ما
یادت هست ؟
تمام شد …
حالا : تو ، او : شما
من هم به سلامت . . . 
فراموشم نکن … شايد سالها بعد،در گذرخيابانها از کنار هم بگويي آن غريبه چقدر شبيه خاطراتم بود …
_________________ يادمان باشداگر تنگي دل غوغا كرد... مــــــــهدي فاطمه(ص) تنهاست از او ياد كنيم.
|
|
بالا |
|
 |
کاربران زیر از شما کاربر محترم hadi.m به خاطر این پست تشکر کرده اند maleki (چهارشنبه 25 دی 1392, 8:55 pm), yas110 (پنج شنبه 26 دی 1392, 6:41 am), pedram (پنج شنبه 26 دی 1392, 10:38 am), rohoolah karami (پنج شنبه 26 دی 1392, 10:50 am), mohammadi (جمعه 27 دی 1392, 1:21 pm), مرتضى غرىبى (چهارشنبه 15 مرداد 1393, 6:53 pm) |
چه کسي حاضر است ؟ |
كاربران آنلاين: bing [bot] |
|
شما نمي توانيد مبحث جديدي در اين انجمن ايجاد کنيد شما نمي توانيد به مباحث در اين انجمن پاسخ دهيد شما نمي توانيد پست هاي خود را در اين انجمن ويرايش کنيد شما نمي توانيد پست هاي خود را در اين انجمن حذف کنيد
|
|