نیایش
خداوندا ؛ مرا یاری کن تا در اوجِ "تنهایی" وجود تو را همچون حضور چشم های مردمان در ازدحام جمعیت به رسمیت بشناسم ؛ تا مبادا به خیال حضور نداشتن "ناظری بینا" در مقابل وسوسه های شیطان سر تسلم فرود آورم .
خداوندا ؛ مرا بیاموز که قبل از شکستن هر ساختاری ، اولا ؛ خوب در مورد آن بیاندیشم و ثانیا ؛ تمامی گزینه ها را برای ارائه ی ساختار جدید خوب بررسی کنم .
خداوندا ؛ مردم را بگو که بر خلاف قصه هایی که مادر بزرگ ها برای به خواب رفتن فرزندانشان می گویند ؛ قصه های کتاب تو "قرآن" نه برای به "خواب" رفتن که برای "بیداری" ماست .
خداوندا ؛ علمای اسلام را یاری کن و مپسند که علمای دین تو ، پیروان پیامبر تو ، و دوستداران ولی تو ناخواسته همان بلایی را بر سر خداوند و پیامبر و دین و امامشان بیاورند که روحانیون دین زرتشت ، یهود و مسیح بر سر خداوند و دین و پیامبرشان آوردند .
خداوندا ؛ مرا یاری کن تا "فلسفه" را به عنوان "تیشه" ای برای تراشیدن پیکره ی "بتِ فکر" به بیگاری نگیرم و سوار بر "اتوبوس های مذهب نما" نشوم که مسیرشان محدود و منحرف و مقصدشان "به ظاهر" بهشت است تا زیر لحافه ی "جهل و جبر" و به امید "قرب تو" مرا به ناسوها هدایت نکنند .
خداوندا ؛ جهانیان را آگاه کن که اگر سقراط ، افلاطون ، ارسطو ، سارتر ، بیکن ، برکلی ، هیوم ، دکارت و مارکس فیلسوف و جامعه شناس بوده اند ؛ "محمد"(ص) پیامبر است و اگر زرتشت ، موسی و عیسی پیامبر بوده اند "محمد"(ص) "پیامبر خاتم" .
خداوندا ؛ قبل از آموختن هر چیزی و هر علمی و هر کلمه ای معنی ، مفهوم ، ترجمه ، تفسیر و تاویل حقیقی این واژه ها را به من بیاموز... واژه هایی چون خدا ، بت ، توحید ، شرک ، پیامبر ، دین ، وحی ، امام ، مذهب ، غیبت ، ظهور ، شک ، یقین ، متن ، ثواب ، گناه ، عذاب ، پول و ثروت و ...
خداوندا ؛ به "دانشگاهیان و روشنفکران" ما بگو که پس پرده ی ویترین به ظاهر الماس گون و در باطن "دجال منش" فرهنگ غرب هیچ متاع با ارزشی وجود ندارد و تمامی اسرار و رازها و علوم هستی در کنج خانه ی گلین "فاطمه" (س) جای دارد . و به "مذهبی ها"ی ما بگو که بزرگترین شاخصه ی "محمد"(ص) این بود که در وحشت شبهای ظلمانی تفکر "جاهلان" عرب بارقه ای از "تفکری روشن" را تابانید تا چشم های منتظر مردمان تمامی زمان ها که تشنه ی حقیقت اند را سیراب نور کند تا بدانند که "محمد"(ص) قبل از اینکه "پیامبر" باشد خود بزرگترین "روشنفکر" بود .
خداوندا ؛ مرا از کسانی قرار نده که دین و علم و آخرت را فدای "دنیا" می کنند و پیامبر تو و علی(ع) تو و فاطمه(س) و فرزندان علی و فاطمه را فدای فیلسوفک های "به ظاهر دانا"ی برخاسته از خاکستر "عمروعاص ها" .
خداوندا ؛ ما را آنگونه تربیت کن که اگر روزی "منجی بر حق" ی یافتیم همچون ماری که پوست بیاندازد از پوستین "من" و "ما" به در آییم و همه "او" شویم ؛ اگر چه پدران و مادران و برادران و خواهران خود را نسبت به "کیش" و "آیین" او کافر بیابیم . همچنین ما را خود نگهدار باش تا منجی "دروغین" را منجی "بر حق" نپنداریم .
خداوندا ؛ مردم مرا بگو "مشرک"ی که به درست بودن "خودش" و اعتقادش "شک" دارد بسیار نزدیک تر است به "نجات" ؛ از مومنی که از "مسلمان بودن" خویش مغرور است و به "شیعه بودن" خود مسرور .
خداوندا ؛ متفکرین و روشنفکران "متعهد و سازنده" ی ما را از گزند کینه توزی های جاهلانه ی "مذهبی های نادان و سطحی نگر" و همچنین عالمان دینی "حقیقتا دانا"ی ما را از تمسخر شبه روشنفکران "نا آگاه از جهالت خویش" محفوظ بدار و ایشان را در تلاش هایشان همواره راهنما و پشتیبان باش .
خداوندا ؛ من ، برادرانم ، خواهرانم و این نسل را به سوی خورشیدهایی چون "محمد"(ص) و قله هایی چون "علی"(ع) و نور هایی چون "فاطمه"(س) راهنمایی کن تا در مسیر سیل "دجال صفت" فرهنگ و پنداره ی صادراتی "غرب و شرق" مدفون نشویم .
"آمین"
م . غریبی