يادها را اگر يادي باشد
كبوتر ياد بازنمي گيرد بي قرار
انديشه سري مي كوبد به ديوار
سر در پي پرواز
تا گذ شته هاي پرراز
رفتن تا رسيدن
رسيدن تا رفتن
كودكي هاي ياد
يادهاي كودكي
ياد باد يادها را
ماه مهرآن روزگاران
رفتن تا نشستن
نشستن تا آموختن
پيچ و خم كوچه هاي راه
ازپس هزارتوي زمان
كوچه ها مانده اند جاودان
آفتاب سپيده دمان چه جاودانه ميدرخشيد
نيم رمقش را چه سخاوتمندانه مي بخشيد
دستها از سوزسرما خشك و كرخ
سرانگشتان پا مورموركنان يخ يخ
گونه ها سرخ و بيني سرخ تر
گام ها كوچك ولي قدم ها تندتر
راه دراز و هزاران بهانه
آفتاب نزده مي شديم روانه
چه سخت بود
جدا شدن از كنار پدر(يادش بخير)
آتش بخاري ومنقل خاكستر
چاي دم كشيده
صداي گرمي كه مي گفت:
ورخيزسپيده دميده
پدر يادت بخير
يادت بخير پدر
خوردن ناشتايي با چشم خواب آلود
آه ... چه روزگار خوبي بود
تخم مرغ ومسكه و پي قليه ناب
نانش نان تنو ری ونان تاوه
چه شيرين بود زندگي ساده
كجا رفتند آن روزهاي شيرين
ياد باد آن روزگاران ديرين
پيش از رفتن آفتاب .مشق ها را مي نوشتيم
تا كه آفتاب مي پريد پيش هم مي نشستيم
ياد باد آن روزگاران ياد باد
در راه دبستان
برگها كوچه ها را فرش مي كردند
با رنگ هاي زيبا راه را نقش مي كردند
زرد و نارنجي و قهوه اي ريخته
نقش هزار رنگ را به هم آميخته
نيمكت هاي چوبي ؛گچ و تخته سياه
درس و كتاب ؛ بازي هاي توي راه
آموزگاران خوب و درسهاي شيرين
ياد ياد باد آن روزگاران خوب ديرين
دبستان مانده با خويش متروك و زار
در و ديوارش همه گرفته بوي آوار
نمانده از ميزها جز نقشي در ياد
آن كلاس ها وآن هياهو را ياد باد
درختان سايه افكن آن دبستان
به پايان رسيده اند در داستان
جوي آبي كه مي خزيد اندر ميان
رفته از چشم ؛ با درخت هم داستان
تخته سياه در گذر روزگارگشت سپيد
نه در و ديوارش ماند و نه جوي و بيد
ماه مهر باز هيمه بر آتش داغ مي نهد
به هواي مدرسه وآن كوچه باغ مي كشد
هنوز هم امتداد راه پر از ياد است
سينه ازيادهاي راه پر ز فرياد است
تركه آموزگاررا قدر ندانستيم افسوس
به پاي دود چراغ ننشستيم افسوس
ره توشه نگرفتيم ز مهر پدر و جور استاد
افسوس كه روزگاردگر مجال نخواهد داد
مي گذرم از ميان كوچه ها اندوهگين
مي كشم بر دوش خويش باري سنگين
جدا شدن از كنار پدر(يادش بخير)
آتش بخاري ومنقل خاكستر
چاي دم كشيده
صداي گرمي كه مي گفت:
ورخيزسپيده دميده
پدر يادت بخير
كه هنوز هم:
ازپس هزارتوي زمان
كوچه ها مانده اند جاودان