محل سکونت: شهر شهید ان میلاجرد - خیابان سرداران شهید
تشکر کرده اید: 11032 مرتبه
تشکر شده: 3578 مرتبه در 657 پست ها
محل تولد: ميلاجرد
مفهوم عجز چیست؟
بطور قطع و یقین کلمه دیگری به این دقت و سادگی نمی تواند فقدان توانایی و اراده شخصی فرد را نسبت به استفاده منطقی و تحت کنترل از هر گونه ماده مخدر و داروهای روانگردان توصیف وتبیین کند.در برنامه های خود یاری و مداخلات طبی،کاربرد شناختی و رفتاری کلمه عجز جنبه ای درمانی و بهبودی اساسی دارد.بنابراین برای آغاز و استمرار بهبودی و پاکی لازم است تا فرد با صلابت و بدون
هیچگونه واکنش منفی،عدم توانمندی و قدرت شخصی خود را در مقابل مصرف مواد مخدر در قالب کلمه عجز تبیین و تشریح کند.البته هستند افرادی که در مقابل این کلمه از خود واکنش دفاعی نشان داده و آنرا پس می زنند.احتمالاً عقیده و باور این افراد نسبت به مفهوم کلمه عجز ریشه در عدم آگاهی و درک صحیح از مفهوم کاربردی آن در بهبودی و رهایی از اسارت اعتیاد دارد.
به احتمال بسیار قوی این گونه اشخاص اقرار و اذعان به عجز و پذیرفتن این واقعیت که یک زندگی آلوده و توانمان با اعتیاد و وابستگی به مواد مخدر را نمی توانند اداره و مدیریت کنند،مرتبط دانستن آن باضعف و زبونی است و یا آنرا نقص شخصیتی می پندارند.
درک صحیح از مفهوم کلمه عجز و پذیرش آن در هر گونه برنامه بازپروری و بهبودی یک اصل بنیادی و زیر ساختاری است.درک صحیح مفهومی و محتوایی کلمه عجز در فرآیند برنامه بهبودی به فرد بیمار کمک میکند،تا از احساسات منفی که ممکن است در مورد مفهوم این کلمه در باور و ذهن خود داشته باشد رها کند و از دفاع غیر منطقی و ناسالم نسبت به این مفهوم دست کشیده و خود را تسلیم فرآیند بهبودی و درمان نماید.
یقیناً وقتی که نیروی محرک فرد در زندگی خارج از کنترل او باشد طبیعتاً عاجز بودن نسبت به آن نیروی محرک معنا و مفهوم پیدا می کند.
اعتیاد به مواد مخدر نیز ماهیتاً شرایط این چنین نیروی قوی پیش رونده و غیر قابل کنترل را دارد و خود همین نیروی قوی و مخرب است که فرد نمی تواند مصرف مواد مخدر با رفتارهای اجباری خود را تعدیل یا کنترل کند. حتی مواقعی که این نیروی غیر قابل کنترل باعث میشود چیز هایی را که برای شخص مهم هستند از دست بدهد.
سیر طبیعی این حرکت و ادامه آن نیز منجر به آسیب های جسمانی روانی اقتصادی و اجتماعی غیر قابل جبرانی می شود.لیکن باز هم فرد قادر نیست این نیروی محرکه را متوقف و سرکوب نماید.لزوماً کارهایی را انجام میدهد که فرد به خاطر هر چیزی جز مصرف مواد مخدر بود.امکان داشت چنین اعمالی را انجام دهد.دست به رفتارهایی می زند که بعداً فکر آنها او را شدیداً دچار خجالت و شرمندگی می کند.حتی ممکن است تصمیم قطعی بگیرد که دیگر مواد مصرف نکند.اما وقتی که شرایطی برای مصرف مهیا میشود خیلی ساده متوجه می شود.قادر به انجام این کار و خودداری از مصرف آن برایش مقدور نمی باشد.چه بسا ممکن است برای مدتی هم بدون اینکه برنامه ای برای بهبودی و رهایی از اسارت اعتیاد داشته باشد. در این کار موفق شود اما بعد از مدتی به این نتیجه میرسد که بیماری درمان نشده او را بهتر بگوییم.عدم مهار آن نیروی محرک و مخرب تدریجاً ما را به همان جای اول که بوده است برگرانده و یا حتی در شرایطی وخیم تر نیز قرار داده است.
اولین گام بهبودی از اعتیاد با اقرار به عجز و پذیرش این واقعیت که فرد قادر نیست مواد مخدر را کنترل شده مصرف کند آغاز میگردد.یکی از راه هایی که فرد معتاد به وسیله آن امکان مصرف طولانی مدت و مستمر را برای خود مهیا می سازد سعی و تلاش بیهوده در کنترل کردن مواد مخدر از طریق توقف مقطعی یا تغییر دادن نوع ماده مصرفی و یا الگوی مصرف خود می باشد.
فردی که دارای بیماری اعتیاد است نسبت به کنترل مواد مخدر ویا هر گونه ماده دیگری که باعث تغییرات در خلق و خوی و افکار و احساسات در او گردد شدیداً عاجز می باشد.یعنی به تنهایی و با اتکا و قائم به نیروی فردی و شخصی خود قادر به انجام این عمل و رفتار نمی باشد.
البته در این رویکرد درمانی و بهبودی الکل نیز یک ماده مخدر و بسیار خطرناک محسوب می شود زیرا عدم آگاهی از این حقیقت موجب گمراهی و عود بیماری و مصرف مجدد در افرادی خواهد شد که در حال پرهیز از مصرف مواد مخدر و بهره برادری از برنامه بهبودی معنوی برای پاکی و رهایی از اسارت اعتیاد هستند خواهد شد.
_________________ حیات اعضای ماوابسته به برنامه ماست وبرنامه مانیزدرگفته های اعضای ماحیات می یابد
شما نمي توانيد مبحث جديدي در اين انجمن ايجاد کنيد شما نمي توانيد به مباحث در اين انجمن پاسخ دهيد شما نمي توانيد پست هاي خود را در اين انجمن ويرايش کنيد شما نمي توانيد پست هاي خود را در اين انجمن حذف کنيد