ارسال مبحث جديد پاسخ به مبحث  [ 1 پست ] 
نويسنده پيغام
 موضوع پست: با تو...بی تو (دکتر علی شریعتی)
پستارسال شده در: چهارشنبه 16 بهمن 1392, 9:05 am 
کاربر حرفه ای
کاربر حرفه ای
نماد کاربر
آفلاين
تاريخ عضويت:يکشنبه 30 مهر 1391, 8:11 pm
پست ها :
1092 پست
تشکر کرده اید:
1766 مرتبه
تشکر شده:
3272 مرتبه در 648 پست ها

محل تولد: اسمان

باتو، همه ی رنگهای این سرزمین مرا نوا می کند



باتو، آهوان این صحرا دوستان همبازی من اند



باتو، کوه ها حامیان وفادار خاندان من اند



باتو، زمین گاهواره ای است که مرا در آغوش خود می خواباند
و ابر،حریری است که بر گاهواره ی من کشیده اند


و طناب گاهواره ام را مادرم، که در پس این کوه ها همسایه ی ماست در دست خویش دارد

باتو، دریا با من مهربانی می کند



باتو، سپیده ی هر صبح بر گونه ام بوسه می زند



باتو، نسیم هر لحظه گیسوانم را شانه می زند



باتو، من با بهار می رویم



باتو، من در عطر یاس ها پخش می شوم



باتو، من در شیره ی هر نبات میجوشم



باتو، من در هر شکوفه می شکفم



باتو، من در هر طلوع لبخند میزنم، در هر تندر فریاد شوق می کشم، در حلقوم مرغان عاشق می خوانم و در غلغل چشمه ها می خندم، در نای جویباران زمزمه می کنم



باتو، من در روح طبیعت پنهانم



باتو، من بودن را، زندگی را، شوق را، عشق را، زیبایی را، مهربانی پاک خداوندی را می نوشم



باتو، من در خلوت این صحرا، درغربت این سرزمین، درسکوت این آسمان، در تنهایی این بی کسی، غرقه ی فریاد و خروش و جمعیتم، درختان برادران من اند و پرندگان خواهران من اند و گلها کودکان من اند و اندام هر صخره مردی از خویشان من است و نسیم قاصدان بشارت گوی من اند و بوی باران، بوی پونه، بوی خاک، شاخه ها ی شسته، باران خورده، پاک، همه خوش ترین یادهای من، شیرین ترین یادگارهای من اند.



بی تو، من رنگهای این سرزمین را بیگانه میبینم



بی تو، رنگهای این سرزمین مرا می آزارند



بی تو، آهوان این صحرا گرگان هار من اند



بی تو، کوه ها دیوان سیاه و زشت خفته اند



بی تو، زمین قبرستان پلید و غبار آلودی است که مرا در خو به کینه می فشرد


ابر، کفن سپیدی است که بر گور خاکی من گسترده اند


و طناب گهواره ام را از دست مادرم ربوده اند و بر گردنم افکنده اند



بی تو، دریا گرگی است که آهوی معصوم مرا می بلعد



بی تو، پرندگان این سرزمین، سایه های وحشت اند و ابابیل بلایند



بی تو، سپیده ی هر صبح لبخند نفرت بار دهان جنازه ای است



بی تو، نسیم هر لحظه رنج های خفته را در سرم بیدار میکند



بی تو، من با بهار می میرم



بی تو، من در عطر یاس ها می گریم



بی تو، من در شیره ی هر نبات رنج هنوز بودن را و جراحت روزهایی را که همچنان زنده خواهم ماند لمس می کنم.



بی تو، من با هر برگ پائیزی می افتم



بی تو، من در چنگ طبیعت تنها می خشکم



بی تو، من زندگی را، شوق را، بودن را، عشق را، زیبایی را، مهربانی پاک خداوندی را از یاد می برم



بی تو، من در خلوت این صحرا، درغربت این سرزمین، در سکوت این آسمان، درتنهایی این بی کسی، نگهبان سکوتم، حاجب درگه نومیدی، راهب معبد خاموشی، سالک راه فراموشی ها، باغ پژمرده ی پامال زمستانم.



درختان هر کدام خاطره ی رنجی، شبح هر صخره، ابلیسی، دیوی، غولی، گنگ وپ رکینه فروخفته، کمین کرده مرا بر سر راه، باران زمزمه ی گریه در دل من، بوی پونه، پیک و پیغامی نه برای دل من، بوی خاک، تکرار دعوتی برای خفتن من ، شاخه های غبار گرفته، باد خزانی خورده، پوک ، همه تلخ ترین یادهای من، تلخ ترین یادگارهای من اند.
:: دکتر علی شریعتی ::


_________________
بهترينم 
ای دوست
 "يادگار ديروز" 
دل من سير برايت تنگ است...


بالا
 مشخصات ارسال پيغام خصوصي E-mail  
کاربران زیر از شما کاربر محترم sahar baran به خاطر این پست تشکر کرده اند
hadi.m (چهارشنبه 16 بهمن 1392, 9:24 am), مرتضى غرىبى (چهارشنبه 16 بهمن 1392, 9:55 am), nigouel (چهارشنبه 16 بهمن 1392, 10:38 am), maleki (چهارشنبه 16 بهمن 1392, 6:33 pm), atabaki (شنبه 26 بهمن 1392, 4:34 am)
نمايش پست ها از پيشين:  مرتب سازي بر اساس  
ارسال مبحث جديد پاسخ به مبحث  [ 1 پست ] 


چه کسي حاضر است ؟

كاربران آنلاين: bing [bot], google [bot]


شما نمي توانيد مبحث جديدي در اين انجمن ايجاد کنيد
شما نمي توانيد به مباحث در اين انجمن پاسخ دهيد
شما نمي توانيد پست هاي خود را در اين انجمن ويرايش کنيد
شما نمي توانيد پست هاي خود را در اين انجمن حذف کنيد

جستجو براي:
انتقال به:  
News News Site map Site map SitemapIndex SitemapIndex RSS Feed RSS Feed Channel list Channel list
MilajerdSoftwareGroup Powered by: M.S.G | base on: phpbb 3.0.12 | Persian translator: Maghsad
phpBB SEO