«باشد قبول، هرچه بگویی حقیقت است
حتی دروغ از تو شنیدن غنیمت است
در حیرتم چه بی جهت از من رمیده ای
این روزها چقدر شبیه قیامت است
با چشمهای شیشه به دیدارت آمدم
شفاف باش، جان تو در حال رویت است
وقت تو تنگ نیست، بمان، شب نمی شود
خورشید من چقدر نگاهت به ساعت است
ای دل هزار سال سحرخیزی از چه رو؟
دیدار خوب کامروایان چه عادت است؟
صبح قیامت است که از مغرب آمدی
امروز مهربانی ات عین صداقت است
من سایه ام دروغ بزرگی که ناگزیر
هرگاه زیر پای پای تو باشد حقیقت است»
_________________
ديروز دنبال گمنامي بوديم و امروز مواظبيم ناممان گم نشود...
آنجا(جبهه)بوي ايمان ميداد و اين جا ايمانمان بو مي دهد..
الهي : نصيرمان باش، تا بصير گرديم .
بصيرمان كن تا از مسير برنگرديم و آزادمان كن تا اسير نگرديم.
سردارشهيد شوشتري