پسری با اخلاق و نیک سیرت اما فقیر به خواستگاری دختری می رود.
پدر دختر گفت : تو فقیری و دخترم طاقت رنج و سختی ندارد ، پس من به تو دختر نمی دهم .
پسری پولدار اما بدکردار به خواستگاری همان دختر می رود
پدر دختر با ازدواج موافقت می کندو در مورد اخلاق پسر می گوید :انشاء الله خدا او را هدایت می کند .
دختر گفت : پدر مگر خدایی که هدایت می کند با خدایی که روزی می دهد فرق دارد؟