مشاهده پست هاي بدون جواب | نمايش مبحث هاي فعال
|
صفحه 1 از 1
|
[ 5 پست ] |
|
نويسنده |
پيغام |
farzam
|
موضوع پست: مادر ارسال شده در: جمعه 4 مرداد 1392, 3:11 pm |
|
تاريخ عضويت:جمعه 30 تیر 1391, 12:20 pm پست ها : 1309 پست محل سکونت: شهر بزرگ ميلاجرد
تشکر کرده اید: 3600 مرتبه
تشکر شده: 5823 مرتبه در 803 پست ها
|
_________________ براي سلامتي امام زمان (عج)صلوات
|
|
بالا |
|
 |
کاربران زیر از شما کاربر محترم farzam به خاطر این پست تشکر کرده اند ariaazizi (جمعه 4 مرداد 1392, 4:01 pm), hadi asheri (جمعه 4 مرداد 1392, 4:26 pm), sahar baran (جمعه 4 مرداد 1392, 8:25 pm), hadi azizi (جمعه 4 مرداد 1392, 8:58 pm), maleki (جمعه 4 مرداد 1392, 9:10 pm), javad azizi (جمعه 4 مرداد 1392, 9:35 pm), aghamohammadi (جمعه 4 مرداد 1392, 10:09 pm), hamishe bahar (چهارشنبه 9 مرداد 1392, 1:27 pm), faryad (چهارشنبه 9 مرداد 1392, 6:38 pm), siamak (پنج شنبه 10 مرداد 1392, 3:06 pm) |
farzam
|
موضوع پست: Re: مادر ارسال شده در: جمعه 4 مرداد 1392, 3:59 pm |
|
تاريخ عضويت:جمعه 30 تیر 1391, 12:20 pm پست ها : 1309 پست محل سکونت: شهر بزرگ ميلاجرد
تشکر کرده اید: 3600 مرتبه
تشکر شده: 5823 مرتبه در 803 پست ها
|
_________________ براي سلامتي امام زمان (عج)صلوات
|
|
بالا |
|
 |
کاربران زیر از شما کاربر محترم farzam به خاطر این پست تشکر کرده اند ariaazizi (جمعه 4 مرداد 1392, 4:01 pm), hadi asheri (جمعه 4 مرداد 1392, 4:26 pm), sahar baran (جمعه 4 مرداد 1392, 8:25 pm), hadi azizi (جمعه 4 مرداد 1392, 8:58 pm), maleki (جمعه 4 مرداد 1392, 9:10 pm), javad azizi (جمعه 4 مرداد 1392, 9:35 pm), aghamohammadi (جمعه 4 مرداد 1392, 10:09 pm), hamishe bahar (چهارشنبه 9 مرداد 1392, 1:27 pm), siamak (پنج شنبه 10 مرداد 1392, 3:06 pm), aliazizi (يکشنبه 27 مرداد 1392, 8:03 pm) |
salar3
|
موضوع پست: Re: مادر ارسال شده در: چهارشنبه 9 مرداد 1392, 6:19 am |
|
تاريخ عضويت:يکشنبه 5 خرداد 1392, 5:51 pm پست ها : 31 پست
تشکر کرده اید: 0 مرتبه
تشکر شده: 135 مرتبه در 27 پست ها
محل تولد: میلاجرد
|
پسرکی از مادرش پرسید: مادر چرا گریه میکنی؟ مادر فرزندش را در آغوش گرفت و گفت: نمیدانم عزیزم، نمیدانم! پسرک نزد پدرش رفت و گفت: چرا مامان همیشه گریه میکند؟ او چه میخواهد؟ پدرش تنها پاسخی که به ذهنش رسید این بود: همهی زنها گریه میکنند بی هیچ دلیلی! پسرک از اینکه زنها خیلی راحت به گریه میافتند، متعجب بود. یک بار در خواب دید که دارد با خدا صحبت میکند؛ از خدا پرسید: خدایا چرا زنها این همه گریه میکنند؟ خدا جواب داد: من زن را به شکل ویژهای آفریدهام؛ به شانههای او قدرتی دادم تا بتواند سنگینی زمین را تحمل کند. به بدنش قدرتی دادهام تا بتواند درد زایمان را تحمل کند، به دستانش قدرتی دادهام که حتی اگر تمام کسانش دست از کار بکشند، او به کار ادامه دهد. به او احساسی دادهام تا با تمام وجود به فرزندانش عشق بورزد؛ حتی اگر او را هزاران بار اذیت کنند. به او قلبی داده ام تا همسرش را دوست بدارد و از خطا های او بگذرد و همواره در کنار او باشد و به او اشکی دادهام تا هر هنگام که خواست فرو بریزد. این اشک را منحصراً برای او خلق کردهام تا هرگاه نیاز داشت بتواند از آن استفاده کند.
|
|
بالا |
|
 |
کاربران زیر از شما کاربر محترم salar3 به خاطر این پست تشکر کرده اند hadi asheri (چهارشنبه 9 مرداد 1392, 7:13 am), hadi azizi (چهارشنبه 9 مرداد 1392, 11:28 am), hamishe bahar (چهارشنبه 9 مرداد 1392, 1:27 pm), maleki (چهارشنبه 9 مرداد 1392, 4:08 pm), siamak (پنج شنبه 10 مرداد 1392, 3:06 pm) |
hamishe bahar
|
موضوع پست: Re: مادر ارسال شده در: پنج شنبه 10 مرداد 1392, 8:35 am |
|
تاريخ عضويت:پنج شنبه 3 مرداد 1392, 12:07 pm پست ها : 139 پست
تشکر کرده اید: 640 مرتبه
تشکر شده: 713 مرتبه در 140 پست ها
محل تولد: تهران
|
_________________ تنها خدا کافیست ...
در کل 1 بار ویرایش شده. اخرین ویرایش توسط maleki در پنج شنبه 10 مرداد 1392, 3:48 pm . |
دلیل ویرایش: حذف لینکهای غیر مجاز |
|
|
بالا |
|
 |
کاربران زیر از شما کاربر محترم hamishe bahar به خاطر این پست تشکر کرده اند hadi asheri (پنج شنبه 10 مرداد 1392, 9:26 am), siamak (پنج شنبه 10 مرداد 1392, 3:06 pm), maleki (پنج شنبه 10 مرداد 1392, 3:48 pm), faryad (شنبه 12 مرداد 1392, 10:40 pm), aliazizi (يکشنبه 27 مرداد 1392, 8:03 pm) |
aliazizi
|
موضوع پست: Re: مادر ارسال شده در: يکشنبه 27 مرداد 1392, 8:09 pm |
|
تاريخ عضويت:جمعه 17 آذر 1391, 12:49 pm پست ها : 611 پست محل سکونت: میلاجرد خیابان شهدا
تشکر کرده اید: 2938 مرتبه
تشکر شده: 1403 مرتبه در 285 پست ها
محل تولد: ميلاجرد
|
دوست دارم دوست دارم با تو در باران قدم بزنم و تو را که به زلالی باران هستی در کنارم داشته باشم دوست دارم تو را که سرسبز ترین خاطره ذهنم هستی.برای همیشه چون ترانه های کودکی ام زمزمه کنم.دوست دارم فقط تو را از خدا آرزو کنم .فقط تو را .... مادر ای معنی ایثار تو گل باغ خدایی توی روزگار غربت با غم دل آشنایی مینویسم ازسرخط مادر ای معنی بودن مینویسم تا همیشه توئی لایق ستودن آسمانی پر از ستاره، دشتی پر از گل، تقدیم به آنی که بهشت زیر پایش جا دارد به مادرم. . .
|
|
بالا |
|
 |
کاربران زیر از شما کاربر محترم aliazizi به خاطر این پست تشکر کرده اند atabaki (دوشنبه 28 مرداد 1392, 3:27 am), hadi asheri (دوشنبه 28 مرداد 1392, 4:57 am) |
|
صفحه 1 از 1
|
[ 5 پست ] |
|
چه کسي حاضر است ؟ |
كاربران آنلاين: bing [bot] |
|
شما نمي توانيد مبحث جديدي در اين انجمن ايجاد کنيد شما نمي توانيد به مباحث در اين انجمن پاسخ دهيد شما نمي توانيد پست هاي خود را در اين انجمن ويرايش کنيد شما نمي توانيد پست هاي خود را در اين انجمن حذف کنيد
|
|