ملا یه نفر رو تو خیابون دید و پرسید:
شما علی پسر ممدآقا پاسبان نیستی که توی کرج سر کوچه چراغی مأمور بود؟
پسر گفت: چرا!؟ ملا گفت: ببخشید! پس حتما عوضی گرفتم
.gif)
به یکی میگن یه موجود نام ببر ، میگه يخ ... ، میگن آخه یخ که موجود محسوب نمیشه ،
میگه چرا من خودم صد بار دیدم نوشتند یخ موجود است
پسره تو خواستگاری از یه دختره می پرسه اسم شما چیه؟
دختره می گه اسم من توی تمام باغچه ها هست . پسره می گه: آهان فهمیدم ، اسمتون شلنگه
رئيس: خجالت نميكشي تو اداره داري جدول حل ميكني؟
كارمند: چكار كنيم قربان، اين سروصداي ماشينها كه نميذاره آدم بخوابه!
.gif)
غضنفر ميميره ميره اون دنيا، ازش ميپرسن چي شد مُردي؟
ميگه داشتم شير ميخوردم ! ميگن: شيرش فاسد بود؟ ميگه نه بابا، گاوه يهو نشست