مشاهده پست هاي بدون جواب | نمايش مبحث هاي فعال
|
صفحه 1 از 1
|
[ 9 پست ] |
|
نويسنده |
پيغام |
akbarabadi
|
موضوع پست: خشم در زندگی هزاران چهره دارد ارسال شده در: چهارشنبه 20 اردیبهشت 1391, 10:27 am |
|
تاريخ عضويت:چهارشنبه 25 خرداد 1390, 10:53 am پست ها : 1987 پست محل سکونت: شهر شهید ان میلاجرد - خیابان سرداران شهید
تشکر کرده اید: 10954 مرتبه
تشکر شده: 3577 مرتبه در 657 پست ها
محل تولد: ميلاجرد
|
(خشم در زندگی هزاران چهره دارد)همزمان با به دست اوردن سلامتی خود وتوانایی پیش بردن یک زندگی اسوده وبدون مواد مخدر،ما قادر خواهیم بود که بسیاری از چیزهایی که تاکنون ناتوان به تشخیص بوده ایم درک کنیم،به عنوان نمونه ما فهمیده ایم که دشمن زیرک خشم ممکن است به شکلهای مختلف از قبیل:عدم تحمل،بد گمانی،عیب جویی،توهین،حسادت،بی اعتمادی،دشمنی،عدم رضایت....ظاهرشود. ایا من میتوانم با کندوکاو در خود ودقیق شدن در احساساتم ریشه واقعی بیشتر حالات عاطفی خود را که همان خشم است تشخیص دهم؟ ایا من فهمیده ام که خشم مانند یک شعبده باز در یک مهمانی باله از ماسکها و گریمهای متفاوتی استفاده میکند و با چهره های گوناگون ظاهر شود؟ایا من قادرم با کنار زدن این ماسکها و در زیر پوشش تمام گریمها خشم خود را تشخیص دهم؟„خشم در زندگی هزاران چهره دارد„(اندیشه امروز)
_________________ حیات اعضای ماوابسته به برنامه ماست وبرنامه مانیزدرگفته های اعضای ماحیات می یابد
|
|
بالا |
|
|
کاربران زیر از شما کاربر محترم akbarabadi به خاطر این پست تشکر کرده اند atabaki (چهارشنبه 20 اردیبهشت 1391, 11:36 am), maleki (چهارشنبه 20 اردیبهشت 1391, 3:04 pm), javad azizi (چهارشنبه 20 اردیبهشت 1391, 5:19 pm), parisa (سه شنبه 28 خرداد 1392, 5:48 pm), farzam (چهارشنبه 29 خرداد 1392, 12:24 pm), ranjbar (سه شنبه 8 بهمن 1392, 7:36 pm) |
akbarabadi
|
موضوع پست: Re: خشم در زندگی هزاران چهره دارد ارسال شده در: چهارشنبه 20 اردیبهشت 1391, 11:11 am |
|
تاريخ عضويت:چهارشنبه 25 خرداد 1390, 10:53 am پست ها : 1987 پست محل سکونت: شهر شهید ان میلاجرد - خیابان سرداران شهید
تشکر کرده اید: 10954 مرتبه
تشکر شده: 3577 مرتبه در 657 پست ها
محل تولد: ميلاجرد
|
يكي از علل أتلاف انرژي كه باعث بدي حال و كلافهگي ميشود، اين است كه ديگران را زير ذرهبين برده و به نقاط مثبت و منفي آنها توجه كرده و آنها را بزرگنمايي كنم. امروز ميدانم كه توجه به ضعف و قوت ديگران، فرار از پذیرش قوت و ضعف خودم است. من با اينكار ميخواهم خودم را نزد ديگران بزرگ و تبرئه كنم. خود فراموشي يكي از شاخههاي بيماري وابستگي است، كه اگر در من دامن بگيرد، زندگي مرا به تباهي خواهد كشيد. امروز ميدانم كه خداوند تنها مرجع در جلسات ميباشد. اگر صبوری پیشه کنم او خود تمام مسائل را حل ميكند. دخالت من در كار جلسات و امر و نهي كردن به اين و آن، در اصل مرا دچار خودمحوري و خود شیفتگی كرده، که فکر کنم من صاحب جلسه شدهام. مشكل من افكار بیمار و مداخلهگر من است. با رها كردن خودم در آغوش خداوند و پذیرش اصول برنامهی خودیاری، متوجه حضور خودم خواهم شد که من باید خودم با اصول خودیاری برنامه مشكلم رفع شده و مسائلم قابل حل است. آیا متوجه هستم که جلسات خدا دارد و من نباید در امور آن دخالت کنم و به شعار معرفی که روی میز گرداننده دیده میشود، که به من چه مربوط است، به تو چه مربوط است. خدايي نكن
_________________ حیات اعضای ماوابسته به برنامه ماست وبرنامه مانیزدرگفته های اعضای ماحیات می یابد
|
|
بالا |
|
|
کاربران زیر از شما کاربر محترم akbarabadi به خاطر این پست تشکر کرده اند atabaki (چهارشنبه 20 اردیبهشت 1391, 11:36 am), maleki (چهارشنبه 20 اردیبهشت 1391, 3:04 pm), javad azizi (چهارشنبه 20 اردیبهشت 1391, 5:19 pm), parisa (سه شنبه 28 خرداد 1392, 5:48 pm), farzam (چهارشنبه 29 خرداد 1392, 12:24 pm), ranjbar (سه شنبه 8 بهمن 1392, 7:36 pm) |
akbarabadi
|
موضوع پست: Re: خشم در زندگی هزاران چهره دارد ارسال شده در: چهارشنبه 20 اردیبهشت 1391, 11:16 am |
|
تاريخ عضويت:چهارشنبه 25 خرداد 1390, 10:53 am پست ها : 1987 پست محل سکونت: شهر شهید ان میلاجرد - خیابان سرداران شهید
تشکر کرده اید: 10954 مرتبه
تشکر شده: 3577 مرتبه در 657 پست ها
محل تولد: ميلاجرد
|
بهطور یقین درک کردهام که رفتار دیگران هرقدر آزار دهنده و غیرمنطقی هم باشد، نقش من در این میان تعیینکننده است. اگر میل داشته باشم که مظلوم نمایی کنم همان نقش را هم بهخوبی بازی خواهم کرد و مسلماً خودم از درون متأثر و پشیمان خواهم شد. اگر بخواهم واکنش منفی نشان دهم باز هم خودآزاری کردهام. آیا در هنگام مواجه شدن با رفتار شریرانه و آزار دهنده افراد، آیا قادر هستم که ابتدا آنها را درک کنم سپس بپذیرم؟ آیا بهتر نیست که لااقل بهخاطر بهبودی خودم مطابق با اصول خودیاری قدمها به آرامی از این افراد کنارهگیری کنم؟آیا میدانم که رهایی از درگیریها و تنشها و نشان ندادن واکنشهای زیانبار اولویت اوّل من در مسیر رهایی از وابستگیها و زندگی جدید است؟ امروز بهطور یقین میدانم که بهبودی من در رأس امور و هرچیز دیگری قرار دارد. میخواهم به خودم اهمیت بدهم. من آنقدر به خودم ارزش قائل هستم که حالم را بد نکنم. همزمان با دوری جستن از افراد آزار دهنده، از مکانها و شرایطی که موجب ناراحتی میشوند، اجتناب کنم. چون این شرایط من را در حالت واکنش نشاندادن و انتقام گرفتن و بحرانی نگهمیدارد. بطور یقین خودم دردسر خودم هستم
_________________ حیات اعضای ماوابسته به برنامه ماست وبرنامه مانیزدرگفته های اعضای ماحیات می یابد
|
|
بالا |
|
|
کاربران زیر از شما کاربر محترم akbarabadi به خاطر این پست تشکر کرده اند atabaki (چهارشنبه 20 اردیبهشت 1391, 11:36 am), maleki (چهارشنبه 20 اردیبهشت 1391, 3:04 pm), javad azizi (چهارشنبه 20 اردیبهشت 1391, 5:19 pm), parisa (سه شنبه 28 خرداد 1392, 5:48 pm), farzam (چهارشنبه 29 خرداد 1392, 12:24 pm) |
asheri
|
موضوع پست: Re: خشم در زندگی هزاران چهره دارد ارسال شده در: چهارشنبه 20 اردیبهشت 1391, 2:13 pm |
|
تاريخ عضويت:پنج شنبه 17 آذر 1390, 2:40 pm پست ها : 1313 پست
تشکر کرده اید: 1459 مرتبه
تشکر شده: 1996 مرتبه در 389 پست ها
|
اشتباه نکنم از احادیث حضرت علی (ع) باشه که می فرمایند: وقتی خشمگین می شوی شیطان در درون تو وارد می شود
_________________ در زندگیت به کسی اعتــــماد کن ،
که به او ایمــــان داری نه احســاس . . .
|
|
بالا |
|
|
کاربران زیر از شما کاربر محترم asheri به خاطر این پست تشکر کرده اند atabaki (چهارشنبه 20 اردیبهشت 1391, 2:15 pm), maleki (چهارشنبه 20 اردیبهشت 1391, 3:04 pm), akbarabadi (چهارشنبه 20 اردیبهشت 1391, 4:41 pm), javad azizi (چهارشنبه 20 اردیبهشت 1391, 5:10 pm), parisa (سه شنبه 28 خرداد 1392, 5:48 pm), farzam (چهارشنبه 29 خرداد 1392, 12:24 pm) |
javad azizi
|
موضوع پست: Re: خشم در زندگی هزاران چهره دارد ارسال شده در: چهارشنبه 20 اردیبهشت 1391, 5:17 pm |
|
کاربر مفید |
|
|
تاريخ عضويت:يکشنبه 20 شهریور 1390, 3:27 pm پست ها : 571 پست محل سکونت: میلاجرد - خ-شهید اتابکی
تشکر کرده اید: 2717 مرتبه
تشکر شده: 2335 مرتبه در 411 پست ها
محل تولد: اراک-میلاجرد
|
خشم و پرخاشگری در انسان تفاوت اساسی با حیوان دارد. علت اصلی این تفاوت در متکامل تر بودن مغز انسان و برخورداری از قوه عقل و شعور است که خداوند متعال به انسان ارزانی نموده است. روان شناسان طی مطالعات گسترده بر روی عواطف وهیجانات انسان خصوصا پرخاشگری نظریه های متعددی ارائه نموده اند. قبل از وارد شدن به مبحث نظریه ها ابتدا تعریف پرخاشگری را مطرح می کنیم. روان شناسان پرخاشگری را به دو نوع تقسیم نموده اند: 1 – پرخاشگری وسیله ای. 2- پرخاشگری خصمانه. پرخاشگری خصمانه هدف آن آسیب رساندن و صدمه زدن به دیگری است (عملیات گروهای تروریستی داخل و خارج از کشور از این نوع پرخاشگری است). ولی از پرخاشگر وسیله ای به عنوان روشی برای ارضای سایر انگیزه ها استفاده می شود. مثلا شخصی ممکن است از تهدید استفاده کند تا دیگران را به انجام خواسته های خود وا دار نماید(آشوب های خیابانی اصلاح طلبان نیز از این نوع است). نظریه های پرخاشگری: 1-نظریه های روانکاوی: از طرف داران عمده این نظریه می توان به فروید و لورنز اشاره کرد. آنها معتقد اند که پرخاشگری جزئی از (طبیعت انسان حیوان خو است). به عبارت دیگر آنها معتقد اند که انسان ها در غریزه ی پرخاش گری با حیوانات رده ی پایین شریک اند از این رو گفته می شود که پرخاشکری آدمی یک رفتارویژه نوع است. مفهوم ذهنی این نظریه آن است که چون ما طبیعتا موجودات پرخاشگری هستیم پس زد و خورد ، جنگ و تخریب بخش عمده ای از تاریخ آدمی در روی سیاره زمین بوده است و ادامه خواد داشت . 2-نظریه ی رفتار گرا ها: طرفداران این نظریه مغز کودک را همچون لوح سفیدی می دانند . که در ابتدا خالی است ولی به تدریج یاد گیری ها و تجربیات وی از طریق دو فرایند شرطی شدن کلاسیک و شرطی شدن وسیله ای صورت میگیرد.واتسون و اسکینر از طرف داران این نظریه هستند و معتقد اند پرخاشگری همچون سایر رفتار های انسان آموخته می شود . 3-نظریه ی یاد گیری اجتماعی: در نظریه ی یادگیری اجتماعی نقش تقلید از رفتار دیگران(سرمشق گیری) به عنوان علت پرخاشگری مورد تاکید قرار می گیرد.البرت بندورا از طرفداران این نظریه است. یادگیر خشونت و پرخاتشگری ازطریق تلویزون، سینما، اینترنت ،بازی های رایانه ای و ... است.تحقیقات بندورا بر روی گروه های دانش آموز معیید این مطلب است. 4--نظریه ی شناختی رفتاری(علل محیطی و اجتماعی پرخاشگری آدمی): در این نظریه ناکامی را یکی از علل پرخاشگری می دانندتا جایی که فرظیه ای موسوم به ناکامی –پرخاشگری را مطرح می نمایند. این نظریه بیان گر این است که ناکامی همیشه به رفتار پرخاشگرانه می انجامد و تمام رفتار های پرخاشگرانه معلول ناکامی هستند.از طرف داران این نظریه می توان به دالر و همکاران اشاره کرد.اما این فرظیه همیشه صادق نیست و به آسانی می تونیم استثنا هایی برای این فرظیه پیدا کنیم. به عنوان مثال واکنش مردم به ناکامی می تواند به صورت کناره گیری از موقعیت ، ترک کردن، مصرف الکل و مواد مخدر یا در یک ملاحظه ی مثبت تر به صورت افزایش تلاش برای غلبه بر ناکامی باشد. این که ناکامی به پرخاشگری بیانجامد یا نه به نظر میرسد به دو عامل وابسته است 1.شدت ناکامی2. ادراک فرد. یکی دیگر از علت های اجتماعی مهم پرخاشگری آدمیدر این نظریه پیروی فرد از مافق است. که دستور می دهند نسبت به دیگران پرخاشگری کنیم.(گشتار غیر نظامیان در جنگ ها توسط نظامیانی که به دستور مافق خود عمل میکنند. به عنوان مثال کشتارمردم مظلوم لبنان و فلسطین وغزه توسط نظامیان اسرائیل یا کشتار هموطنانمان در جنگ تحمیلی توسط نظامیان صدام از طریق پرتاب موشک به شهرها ، بمباران شهرها با بمب های شیمایی و معمولی یا پرتاب بمب اتم توسط خلبان امریکایی روی ژاپن ) 5-نظریه شناخت گرایان : این نظریه، علت پرخاشگری را مربوط به محرک های محیطی نمی داند، بلکه معتقد است که علت اصلی پردازش های شناختی افراد است که منجر به رفتارپرخاشگرانه می شود. به عنوان مثال وضعیتی را درنظر بگیرید که دریک روزبارانی چندین نفرکنار خیابان منتظر تاکسی ایستاده اند، در آن لحظه ماشین با سرعت زیاد از جلوی آنها رد شود و آب باران را به سر ولباس آنها بپاشد. عکس العمل و شدت ناراحتی همه آنها یکسان نبوده بطوری که ممکن شخصی از بین این افراد درصورت دسترسی به راننده ماشین با او دعوا و کتک کاری نماید . ولی دیگری با چند ناسزا گفتن به دنبال کارخود برود. حتی ممکن است در بین آن جمع کسی هم پیدا شود که اصلا اعتراض جدی هم نمایید. علت تمام این رفتارها کوناکون پردازش ، تعبیر وتفسیر و نتیجه گیری متفاوت باشد که منجر به رفتارهای متفاوت خواهد شد. از طرفداران این نظریه به آلبرت آلیس، دیوید برونز ،اریک برن و بک می توان اشاره نمود. به جزء َمواردی که اشاره شد موارد دیگری هست که می تواند باعث پرخاشگری در انسان شود مانند آسیب دیدگی مغز براثر تروما- اعتیاد و مصرف مواد محرک و توهم زاء و... اگر با نگاه دینی و اسلامی به انسان بنگریم، می توان از پرخاشگری به عنوان نیروی ذاتی و غریزی انسان نام برد. در قرآن کریم چند جا از پرخاشگری و خشم وخونریزی به عنوان نیروی غریزی انسان نام برده شده است. درسوره بقره آیه 36 درمورد فریب خوردن انسان توسط شیطان آورده است ( پس شیطان آدم و حوا را به لغزش افکند تا ازدرخت خوردند....... پس گفتیم که از بهشت فرود آیید که برخی از شما برخی را دشمنید وشما را در زمین تا روز مرگ قرار و آرامگاه خواهد بود). درسوره بقره،آیه30 آن موقعی که خداوند تصمیم خود را برای خلقت انسان به ملائکه اعلام نمود، ملائکه گفتند آیا می خواهی کسانی را بگماری که در زمین فساد می کنند وخونها می ریزند و حال آنکه ما خود تورا تسبیح می کنیم . یا در سوره مائده آیه 27 تا 30 داستان کشتن هابیل توسط قابیل آورده شده است(قابیل به برادرش هابیل گفت من تورا البته خواهم گشت. فابیل گفت مرا گناهی نیست که خدا قربانی متقیان را خواهد پذیرفت).
_________________ تو میتوانی نیایی.... ولی من... نمی توانم منتظرت نباشم.
|
|
بالا |
|
|
کاربران زیر از شما کاربر محترم javad azizi به خاطر این پست تشکر کرده اند maleki (چهارشنبه 20 اردیبهشت 1391, 5:22 pm), akbarabadi (چهارشنبه 20 اردیبهشت 1391, 6:02 pm), atabaki (شنبه 23 اردیبهشت 1391, 4:10 am), parisa (سه شنبه 28 خرداد 1392, 5:48 pm), farzam (چهارشنبه 29 خرداد 1392, 12:24 pm) |
akbarabadi
|
موضوع پست: Re: خشم در زندگی هزاران چهره دارد ارسال شده در: جمعه 28 مهر 1391, 9:12 pm |
|
تاريخ عضويت:چهارشنبه 25 خرداد 1390, 10:53 am پست ها : 1987 پست محل سکونت: شهر شهید ان میلاجرد - خیابان سرداران شهید
تشکر کرده اید: 10954 مرتبه
تشکر شده: 3577 مرتبه در 657 پست ها
محل تولد: ميلاجرد
|
خــــشــم ... روابط سالم و صمیمانه با دیگران به شما کمک میکند تا پس از استرسهای روزانه، از افسردگی دور شوید. همچنین این روابط در جلوگیری از بیماری، تسریع بهبودی و افزایش عمر مؤثر است. به عکس آن، روابط ناسالم (بیمارگونه) میتواند سبب افسردگی شده، زندگی را به جهنم تبدیل کند. متأسفانه مردان بدخلق، عامل بسیاری از مشکلات روحی زنان هستند. چگونه میتوانید فردی (مردی) را که عصبانی است اصلاح کنید؟ این نکتهای است که باید بیاموزید. در روابط سالم، طرفین با آرامش و حسن خلق درباره موضوعاتی که موجب رنجش، سوءتفاهم و کشمکش میشود، صحبت میکنند بدون آنکه باعث تحریک یکدیگر شوند. سپس به توافق میرسند و موضوع مورد اختلاف را حل میکنند. مشاجرات و داد و فریادهای گاهبهگاه وقتی که منجر به برونریزی و آشکار شدن موضوعات مهم میشود، ممکن است احساس خوبی به وجود آورد، اما اغلب منجر به لطمه زدن به احساسات و اخلال در حل مشکلات میگردد، در نتیجه مشکلات مزمن شده، صمیمیت و اعتماد صدمه میبیند. در این صورت ممکن است یکی از طرفین دروغ بگوید و یا اینکه ریاکاری کند. در مقابل آن روابط عمیق و نزدیک که ناشی از احساسات مشترک و نه واقعیات مشترک است، بر پایه تفاهم، درک و عواطفی که از سوی طرفین حمایت و تقویت میشود قرار دارد. تحقیقات نشان میدهند احساسات مشترک برای رسیدن به صمیمیت و خوشبختی در روابط بسیار مهمتر از واقعیات مشترک است. روشهای حل مشکلات به منظور پرهیز از مشاجرات، سعی کنید نشستهای منظمی داشته باشید. بسیاری از زوجها این کار را با یک جلسه در هفته بهخوبی انجام میدهند، اما برخی دیگر اغلب نیاز به جلسات بیشتری دارند و بعضی دیگر از زوجها به جلسات خیلی کمتری نیازمندند. زمانی را انتخاب کنید که بدون تشویق ذهنی، وقت کافی برای حل مسئله داشته باشید. هر دو طرف باید بپذیرند که در روابطشان مشکلی هست و تلاش نمایند که از این جلسات چیزهایی بیاموزند. بهمنظور جلوگیری از مشاجرات بعدی، هر توافقی را که حاصل میشود ثبت کنید. اگر در یافتن راههای حل پارهای از مشکلات موفق نمیشوید، میتوانید قرارهایی بگذارید یا وعدههایی بدهید مثلاً (اگر تو این کار را بکنی، من هم آن کار را انجام خواهم داد). برای کنترل جلسه یا آرام کردن یک بحث یا مشاجره دروغ، هنگامی که یکی از طرفین، احساسات و دیدگاهش را راجع به مشکل مورد بحث بیان میکند، توجه خود را به توضیحات او جلب کنید. در طول مدتی که نوبت صحبت کردن دیگری است، شنونده ممکن است سؤالاتی را بکند که به روشنتر شدن دیدگاه گوینده کمک میکند. به مراحل اولیه مشاجرات یا کشمکشهای آزاردهنده، حتی به چیزهایی که قبل از بروز مشکل وجود داشتهاند، بیشتر توجه کنید. هنگامی که زوجین به شیوه غلطی رفتار میکنند، به راحتی باعث تحریک یکدیگر شده، از اینکه دوباره راجع به موضوعات آزاردهنده صحبت کنند، نومید و دلسردند. شرایط قبل از مشاجره و مراحل اولیه قبل از نزاع، بهتر درک و پذیرفته میشوند و به احتمال رفتارها و تصمیمات اولیهای که منجر به وخامت و حاد شدن مشاجرات بعدی را میشود، آشکار میسازد. در جلسات حل مشکلات و در منازعات خشمآلود، مشکلات را به روشهای مشخص و قابل مشاهده (رفتاری، کلامی، تن صدا و واکنشها و حالتهای چهرهای) بیان کنید.
_________________ حیات اعضای ماوابسته به برنامه ماست وبرنامه مانیزدرگفته های اعضای ماحیات می یابد
|
|
بالا |
|
|
کاربران زیر از شما کاربر محترم akbarabadi به خاطر این پست تشکر کرده اند atabaki (شنبه 29 مهر 1391, 4:58 am), maleki (شنبه 29 مهر 1391, 6:33 pm), parisa (سه شنبه 28 خرداد 1392, 5:48 pm), farzam (چهارشنبه 29 خرداد 1392, 12:24 pm) |
akbarabadi
|
موضوع پست: Re: خشم در زندگی هزاران چهره دارد ارسال شده در: سه شنبه 28 خرداد 1392, 5:22 pm |
|
تاريخ عضويت:چهارشنبه 25 خرداد 1390, 10:53 am پست ها : 1987 پست محل سکونت: شهر شهید ان میلاجرد - خیابان سرداران شهید
تشکر کرده اید: 10954 مرتبه
تشکر شده: 3577 مرتبه در 657 پست ها
محل تولد: ميلاجرد
|
می دانید چرا از دیگران عصبانی یا ناراحت می شوید زمانی که شما خوبی می کنید و خوبی نمی بینید؟.... وقتی خوبی از شما سر زد دیگر نیازی به دریافت و پاسخ ندارید ... زیرا شما از درون و برون پاداش از هستی دریافت می کنید فقط هوشیار باشید و چشمان قلبتان را بگشائید. اما مشکل اینجاست که هنوز ما دانا نیستیم و جاهل باقی مانده ایم و به انجام اعمال احمقانه که دادن عذاب و رنج بخودمان باشد اصرار می ورزیم... وجودی که از نور آکنده و سرشار شد دیگر تاریکی را نمی پذیرد.... ▬▬▬▬▬▬▬ஜ۩۞۩ஜ▬▬▬▬▬▬▬▬▬ علت اصلی اینست که ما کاسبکارانه کار خوبی را انجام میدهیم نه از سر عشق و انسانیت؛ وقتی شما با عشق کارخوبی را انجام می دهید دیگر منتظر پاداش از طرف مقابل نیستید و فقط خوشحال و مسرورید که کار خوب را بنحو احسن انجام داده اید و برای این کار خوب خودتان به خود پاداش می دهید و از شادی شکوفا می شوید. اما اگر مثلا شما به شخصی سلام کردید و او عمدا پاسخ نداد و شما رنجیدید و خود را عذاب دادید. در واقع شما احمقانه ترین کار دنیا را انجام می دهید زیرا با انجام کار خوب بجای اینکه بخودتان پاداش بدهید شلاق ملامت و عذاب را بدست گرفته و صد ضربه نوش جان می کنید. برای چی؟ برای اینکه انسان خوبی بودی و سلام کردی و جوابی نشنیدی... این کار ما احمقانه نیست؟ ما بناست بهترین کارهای خوب و انسانی را انجام دهیم و گلهای وجودمان از شادی و شعف شکوفا شوند حالا دیگران چه فکر می کنند و آیا پاسخ خوبی ما را می دهند اصلا مهم نیست... مهم من و قلبم می باشد و وجشن دائمی وجدان درونی ام که هر لحظه با من ا ست و من می خواهم در تمام لحظات با اون زندگی کنم نظریات دیگران که درست و غلط فکر میکننند چندان مهم نیست برای انجام خوبی خودم هر روز و هر لحظه زیباترین و بهترین پاداش ها را می دهم و همیشه در انتشار خوبی و زیبایی و خرد کوشا می باشم... ▬▬▬▬▬▬▬ஜ۩۞۩ஜ▬▬▬▬▬▬▬▬▬
_________________ حیات اعضای ماوابسته به برنامه ماست وبرنامه مانیزدرگفته های اعضای ماحیات می یابد
|
|
بالا |
|
|
کاربران زیر از شما کاربر محترم akbarabadi به خاطر این پست تشکر کرده اند parisa (سه شنبه 28 خرداد 1392, 5:48 pm), maleki (سه شنبه 28 خرداد 1392, 6:42 pm), farzam (چهارشنبه 29 خرداد 1392, 12:24 pm), atabaki (شنبه 1 تیر 1392, 3:32 am) |
akbarabadi
|
موضوع پست: Re: خشم در زندگی هزاران چهره دارد ارسال شده در: چهارشنبه 2 بهمن 1392, 9:09 pm |
|
تاريخ عضويت:چهارشنبه 25 خرداد 1390, 10:53 am پست ها : 1987 پست محل سکونت: شهر شهید ان میلاجرد - خیابان سرداران شهید
تشکر کرده اید: 10954 مرتبه
تشکر شده: 3577 مرتبه در 657 پست ها
محل تولد: ميلاجرد
|
خشم بیماریی مهلک و سرطان ذهن است. خداوند در ذهن آدمی وجه ای برای دفاع از خود قرار داد اما وقتی که انسان از مسیر مثبت این عملکرد خارج میشود به خشم یا جلوه منفی آن دچار میشود. نشانه های خشم فقط پرخاش و جنگ طلبی نیست تهمت و افترا غیبت و دروغگویی حسادت فتنه گری تفرقه اندازی لجاجت دو رویی... نیز از نشانه های خشم هستند.
_________________ حیات اعضای ماوابسته به برنامه ماست وبرنامه مانیزدرگفته های اعضای ماحیات می یابد
|
|
بالا |
|
|
کاربران زیر از شما کاربر محترم akbarabadi به خاطر این پست تشکر کرده اند parisa (چهارشنبه 2 بهمن 1392, 9:16 pm), maleki (پنج شنبه 3 بهمن 1392, 5:26 am), atabaki (پنج شنبه 3 بهمن 1392, 6:20 am), مرتضى غرىبى (پنج شنبه 3 بهمن 1392, 6:25 am) |
akbarabadi
|
موضوع پست: Re: خشم در زندگی هزاران چهره دارد ارسال شده در: چهارشنبه 29 مرداد 1393, 5:51 pm |
|
تاريخ عضويت:چهارشنبه 25 خرداد 1390, 10:53 am پست ها : 1987 پست محل سکونت: شهر شهید ان میلاجرد - خیابان سرداران شهید
تشکر کرده اید: 10954 مرتبه
تشکر شده: 3577 مرتبه در 657 پست ها
محل تولد: ميلاجرد
|
ما در مقابل احساس خشم چهار تا راه داريم . اول ابراز خشم است . دوم تبديل كردن ان به عصبانيت است . سوم اداره كردن خشم است . چهارم فرو خوردن خشم است . روزي كه خشم شما فروخورده مي شود ، خشم فروخورده پس از مدتي به دشمني تبديل مي شود و در صورتي كه با گذشت زمان شديدتر بشود به تنفر تبديل مي شود . اين تنفر نسبت به سه تا موضوع و جنبه مطرح مي شود . اول از خودمان متنفر مي شويم . دوم از ديگران و سوم از كل زندگي و جهان و جهانيان تنفر پيدا مي كنيم . حالا من مثل موجودي هستم كه با يك بمب حركت مي كنم و در حالي كه عليه ديگران است عليه خودم هم هست . بنابراين من وارد مرحله تنفر از خود و ديگران و جهان مي شوم . نتيجه ان سه گرفتاري ديگر است . اول نوع بد و سنگين از افسردگي پيدا مي شود . دوم نوع بد ازار دهنده ايي از اضطراب عصبي فلج كننده بدن كه اضطراب و نگراني پيدا مي شود و سوم ان چيزي است كه مي گويند انفجار . خشم كوبنده ي ويرانگري كه حتي كينه توزانه است بنام انتقام . . بنابراين روزي كه من خشم فروخورده دارم بايد بدانم بتدريج من به موجود مضطرب و نگراني تبديل مي شوم كه اين اضطراب و نگراني باعث فلج شدن بدن و منشا بيماريها است . دوم من مي رسم به افسردگي كه نوع بدي هست كه با خشم در اميخته شده است .
_________________ حیات اعضای ماوابسته به برنامه ماست وبرنامه مانیزدرگفته های اعضای ماحیات می یابد
|
|
بالا |
|
|
کاربران زیر از شما کاربر محترم akbarabadi به خاطر این پست تشکر کرده اند maleki (چهارشنبه 29 مرداد 1393, 6:31 pm), مرتضى غرىبى (پنج شنبه 30 مرداد 1393, 5:54 am), atabaki (شنبه 1 شهریور 1393, 3:40 am), atabaki (شنبه 1 شهریور 1393, 3:40 am) |
|
صفحه 1 از 1
|
[ 9 پست ] |
|
چه کسي حاضر است ؟ |
كاربران آنلاين: bing [bot] |
|
شما نمي توانيد مبحث جديدي در اين انجمن ايجاد کنيد شما نمي توانيد به مباحث در اين انجمن پاسخ دهيد شما نمي توانيد پست هاي خود را در اين انجمن ويرايش کنيد شما نمي توانيد پست هاي خود را در اين انجمن حذف کنيد
|
|