(عشق من میلاجرد)
این قلم در سینه خود نکته ها دارد هنوز
با کتاب دل کلامی اشنا دارد هنوز
قصه لیلی ومجنون نیست تنها نقل عشق
عشق هزاران قصه بی انتها دارد هنوز
رسم دل را با گذشت روزگاران کارنیست
دل حسابی از عالم هستی جدا دارد هنوز
ازپیام دل شنیدم عشق از آن خداست
پس نمیرد عشق کین عالم خدا دارد هنوز
باز رسم دوری چشم انتظاری ها به پاست
در زمین عشق دل باهجران بلاها دارد هنوز
این زمانه عشق بازی چون اتابک غریب
دلبری همچون میلاجرد با وفا دارد هنوز
و از برای آن لاله دل داده در حال مرگ
شهریاری خسته وبی اعتنا دارد هنوز
اتابک هم بنده عشق است و ازعالم رها
کز وجود این عالم بی انتها بقا دارد هنوز.
حسن اتابکی