از ابتدای ماه محرم عَلم بزرگی از چوب درخت چنار که حداقل 10 متر طول داشت را تا نصف پارچه مشکی می پیچاندند و چندین لچک و چهارقد رنگارنگ بر سر علم می بستند و جلوی مساجد میگذاشتند و عزاداری شروع می شد و روحانی به منبر می رفت و از مقام و مرتبه و از فداکاری و از خود گذشتگی امام حسین (ع) مفصل صحبت می کرد و شبهای محرم از محله های مختلف دسته های عزاداری و سینه زنی به نوبت داخل مساجد همدیگر می رفتند و در هر مسجدی دقایقی سینه زنی می کردند و بعد خادمین مسجد از آنها با چای پذیرایی می کردند و روزها هم تعزیه های مفصلی برگزار می کردند که در منطقه نظیر نداشت از آن جمله می توان به تعداد ده تا پانزده اسب و شمشیرهای واقعی و سپر از جنس پوست کرگردن و لباس مخصوص و کلاه خود و زره و خفتان اشاره کرد. شبیه خوانها که در مسجد آراسته می شدند و وارد میدان شده هر کس در جایگاه مخصوص خود روی کرسی که قالیچه انداخته بودند می نشست و نسخه های که در دست داشتند با صدای رسا و بدون بلند گو می خواندند و از صداهای حزین نقش امام خوانها همه به گریه می افتادند و شخصی که در نقش شمر بود هم لباس سراسر قرمز بر تن می کرد و خنجری هم به کمر داشت و سپر و شمشیر در دست داشت و بعد از رَجَز خواندن هر دو طرف ، کار به جنگ می کشید سوار اسب شده و شمر و لشکریانش در جلو و طرفهای امام حسین (ع) و یارانش از پشت سر دور میدان می چرخیدند و شمشیرها را بر سپر می زدند و الله اکبر می گفتند و اسبها را می تاختند و تداعی یک جنگ واقعی را به بیننده القا می کردند و بارها اتفاق می افتاد که اسب از مسیر منحرف شده و وارد جمعیتی که به صورت دایره وار دور میدان نشسته یا ایستاده بودند می شد و با صدای یا حسین ، الحمد الله به کسی آسیب وارد نمی شد . از اول محرم تعزیه حرّ – علی اکبر (ع) – قاسم (ع) – و روز تاسوعا حضرت ابوالفضل عباس (ع) و روز عاشورا نیز جنگ امام حسین (ع) و دیگر یارانش که علاوه بر اسب شتر نیز می آوردند و اهل حرم که بعد از جنگ اسیر شده بودند روی شتر جهازدار سوار می کردند و دور میدان می چرخاندند و به نوبت هر کدام نوحه ای می خواندند.
در قسمتهایی از تعزیه امام حسین (ع) به حضرت زینب (س) می فرمود :
ای زینب مستمند و حیران ای مونس درد دردمندان
بر گو که همه نقاب بندند از گریه به کف خضاب بندند
دشمن شده اند ، دوستانم من جانب کربلا روانم
ای خواهر من به ناله و آه کافور و کفن بیار همراه
این حرف گرچه تلخ و شور است کافور و کفن مرا ضرور است
حضرت محمد حنفیه بر برادرش حسین (ع)
رضا مباش این خاندان نورانی زیعد قاسم و اکبر شوند ظلمانی
رضا مباش ای نور چشم پیغمبر زظلم شمر ،شود کشته شبه پیغمبر
کجا رواست که ای پادشاه عرش و اساس شود بریده دو دست برادرت عباس
رَجَز خوانی حربن ریاحی
ایا شرمساران روز وعید بیلون کیم منم حربن یزید
منم حر فرزانه نامدار غلام حسین شاه گردون وقار
بوگون تخت بختنده سلطان منم بو دشت ایچنده عباسه مهمان منم
رَجَز و اتمام حجت اباعبدالله
منم مظهر قدرت کردگار منه لطف اُلبدور...
منم صاحب شمع دین حنیف امامم منه یوخدور حریف
قبول ایتمرم بیعت کافری ذلیل ایتمرم ابن پیغمبری
بوگون من یزید ایله صلح ایتمرم اگر صلح ایدم مطلبه یتمرم
اگر کربلادان سلامت گیدم نجه امته من شفاعت ایدم
ال اتدی او دم شاه حیدر چکوب خشمله ذوالفقار دو سر
بجاست که در اینجا از افراد شبیه خوان آن زمان هم نامی برده شود.
1- مرحوم ملاعبدالله غلامحسینی در نقش امام حسین (ع)
2- مرحوم مشهد اسمائیل فرزند حاج نصرالله در نقش حضرت عباس (ع)
3- مرحوم حاج میرزا رجب سلیمانی در نقش ابن زیاد (پدر شهید احمد سلیمانی)
4- فرزندش مرحوم حاج محمد سلیمانی در نقش شمر
5- مرحوم حاج میرزا باقر ملکی در نقش شمر
6- مرحوم مشهدی غلامعلی غلامحسینی در نقش حضرت زینب(س)
7- پسران خمار در نقش تعزیه خروج مختار
اسلام یافت تازگی ای روزگار شکر دهر از بنی امیه تهی شد هزار شکر
مختار شد به کار جهان اختیار دار گردید نسل زامیه بی اختیار شکر
دلهای دردناک شفا یافت زانتقام ای ذوالجلال حمد ثوی کردگار شکر